دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
بررسی وضعیت مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران
چکیده
مقدمه: نقش تجهیزات پزشکی در بیمارستان های پیشرفته امروزی و تشخیص و درمان بیماری ها انکار ناپذیر است.کشورهای در حال توسعه با وجود محدودیت منابع مالی به نحو بی رویه ای نسبت به خرید تجهیزات پیچیده و گران قیمت اقدام نموده اند اما در مورد نگهداری این سرمایه های عظیم اقدامات مناسبی انجام نداده اند. در کشور ما نیز مطالعات محدود صورت گرفته بیانگر نابسامانی هایی در زمینه مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی بوده است .
روش پژوهش: پژوهش به صورت مقطعی انجام گرفت و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه در 10 بیمارستان تحت مطالعه استفاده شد. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها به صورت حضوری، داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش: طبق نتایج به دست آمده از میان چهار بعد مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی، تنها «برنامه ریزی نگهداری» در وضعیت متوسط قرار داشت و سایر اجزاء با کسب امتیاز کمتر از 50 درصد در حد ضعیف قرار داشتند. بین امتیاز کل مدیریت نگهداری و امتیاز هدایت و هماهنگی نگهداری تجهیزات پزشکی و نیز سن مدیران بیمارستان ها رابطه مستقیمی وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت مشکلاتی از قبیل کمبود نیروی ماهر در واحدهای مهندسی پزشکی بیمارستان ها، کمبود بودجه و نا آشنایی مسوولان واحدهای مهندسی پزشکی به تمام وظایف خود موجب شده اند وضعیت مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی در وضعیت ضعیف (نزدیک به متوسط) قرار گیرد. سابقه کم مسوولان واحد مذکور نیز به این امر دامن زده است.
واژه های کلیدی: تجهیزات پزشکی، نگهداری،مدیریت نگهداری، بیمارستان ها.
مقدمه:
در بیمارستان های مدرن عصر حاضر، تجهیزات پزشکی به یکی از عناصر لاینفک تبدیل شده اند و در حدود یک سوم تا نیمی از
هزینه های پیش بینی شده بیمارستان ها به این بخش اختصاص دارد. جامعه پزشکی در فعالیت های تشخیصی، مراقبتی و درمانی،اعتماد روز افزونی بر تجهیزات پزشکی و تکنولوژی پیشرفته پیدا کرده است. در این میان بهره برداری بهینه از تجهیزات مستلزم این امر است که تجهیزات در بیشتر عمر خود آماده به کار و سالم نگه داشته شوند. با ایجاد مدیریت صحیح در نگهداری تجهیزات می توان تجهیزات را در هر لحظه برای نجات جان بیماران به کار برد (1) . نگهداری تجهیزات پزشکی از سوی سازمان بهداشت جهانی «ایجاد اطمینان در مورد استاندارد بودن کاربری تجهیزات، رعایت شرایط تعیین شده از سوی کارخانه سازنده و تامین نیازهای درمانی» تعریف شده است(2).
اما اهمیت مساله نگهداری در دهه 80 باعث شد دانشگاه های علوم پزشکی آمریکا به منظور سازماندهی مراکز درمانی، طرح نگهداری و بازسازی بیمارستان ها را به اجرا درآورند. نمونه هایی از این طرح ها که نگهداری تجهیزات پزشکی را در بر می گرفت در کشورهای اروپایی نیز متداول شد و در تحقیقات اولیه مشخص شد اجرای آن ها حدود 35-30 درصد کاهش هزینه در بر داشته است(3).
همچنین مطالعات نشان داده است با نگهداری مؤثر تجهیزات، هزینه صرف شده برای هر دستگاه 30 درصد کمتر از میانگین هزینه های بیمارستان هایی خواهد بود که فاقد این برنامه هستند(4). همچنین عمر مفید تجهیزات تا دو برابر افزایش خواهد یافت(5). به طور کلی می توان گفت مساله نگهداری تجهیزات پزشکی در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه نیافته در خور توجه بیشتری است،چرا که علی رغم محدودیت منابع،خرید و به کارگیری تجهیزات پزشکی وارداتی در این ممالک به نحوی رویه ای صورت گرفته است(6).
مطالعات صورت گرفته نشان داده است این کشورها در گذشته توجه چندانی در زمینه نگهداری تجهیزات نداشته اند و طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی همواره 60 درصد تجهیزات پزشکی آن ها به علل مختلف قابل استفاده نبوده اند(7). مطالعات انجام شده در کشور ما نیز نشان داده است موضوع نگهداری تجهیزات تا حدود زیادی مورد غفلت بیمارستان ها و مسوولان امر قرار گرفته است.
شایان ذکر است پس از راه اندازی و تاسیس اداره تجهیزات و مهندسی پزشکی در معاونت درمان و داروی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و تاسیس واحدهای مهندسی پزشکی در این بیمارستان ها در اواخر سال 1379،هیچ مطالعه ای در زمینه پژوهش حاضر صورت نگرفته است و این پژوهش مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی را در قالب چهار بعد اصلی مدیریت یعنی برنامه ریزی؛ سازماندهی، هدایت و هماهنگی؛ و کنترل مورد بررسی قرار داده است.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر به صورت مقطعی انجام گرفت. در این مطالعه بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران واقع در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. از میان این 14 بیمارستان ، 4 بیمارستان فاقد واحد مهندسی پزشکی بودند و در آن ها مدیریتی بر نگهداری تجهیزات پزشکی اعمال نمی شد و به همین دلیل از مطالعه خارج شدند. بنابراین جامعه پژوهش را می توان 10 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در شهر تهران بر شمرد که دارای واحد مهندسی پزشکی بودند. اعضای جامعه پژوهش نیز عبارت بودند از مدیران بیمارستان ها، مسوولان واحدهای مهندسی پزشکی و مسوولان واحدها و بخش های تشخیص درمانی که به طور کامل و بدون نمونه گیری در پژوهش شرکت داده شدند.
برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه با استفاد از متون داخلی و خارجی و نظرات کارشناسان ادارات تجهیزات و مهندسی پزشکی دانشگاه و وزارتخانه و تنی چند از مهندسان پزشکی تدوین شد تا روایی محتوایی آن تامین گردد. پس از این مرحله 49 پرسش طراحی شده در قالب سه پرسشنامه برای اعضای پژوهش تقسیم بندی شد. بدیهی است پرسشنامه ها طبق اهداف ویژه در برگیرنده چهار بعد اصلی مدیریت نگهداری تجهیزات پزشکی، یعنی برنامه ریزی؛ سازماندهی؛ هدایت و هماهنگی؛ وکنترل نگهداری بودند. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها نیز از روش آزمون- باز آزمون استفاده شد و ضرایب همبستگی بین پاسخ ها در پرسشنامه مدیران، مسوولان واحدهای مهندسی پزشکی و مسوولان واحدهای تشخیصی درمانی به ترتیب 88،90و 84 درصد محاسبه شد. توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها با مراجعه پژوهشگر صورت گرفت و در مجموع 98 پرسشنامه کامل به دست آمد.
برای استخراج نتایج از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS استفاده شد. از آن جا که عملکرد بیمارستان تا حدود زیادی منوط به عملکرد مسوولان واحدهای مهندسی پزشکی می باشد، در این مطالعه نتایج به صورت کلی ارائه شده و از اعلام نتایج به تفکیک بیمارستان ها خودداری شده است.
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 452 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
بررسی سازه ها و راه های ارتقای اثر بخشی نیروی کار
چکیده :
امروزه بررسی راهبردی سازه ها و ساز وکارهای اثر بخشی از موارد مسلم تحول آفرینی و استقرار نظام بهبود فرایندهای کار قلمداد می شود عامل انسانی از دو زاویه متعارض یکی خلاقیت ، جمود ، و دیگری کار آفرینی – انهدام بازده سازمانها ، نقش زیر بنایی در موفقیت واثر بخشی سازمان و مدیریت دارد .
مقاله حاضر درصدد شناسایی بافت درونی ، تعبیه اسکلت پیکره اثر بخشی و ارائه راهکارهای هدایت مولفه های بهبود اثر بخشی سازمانی است .
مقدمه :
امروز سازمانها به حدی گسترده و پیچیده شده اند که بدون علم سازمان و مدیریت و بهره گیری از توانمندی ، فراست و مهارتهای سالها تجربه سازمانی نه می توان سازمان را به خوبی درک وتحلیل کرد ونه می توان آن را رهبری و مدیریت نمود . همان طور که بدون علم و ممارست درهر رشته تخصصی نمی توان از آن بهره برداری کرد علم مدیریت به لحاظ پیچیدگی ذهنی بودن ، وناهمگنی محیط واعضای سازمان بسیار
سخت تر از هر علمی است که محیط آن جنبه فیزیکی و واقعی دارد.
جامعه نمی تواند از این پس شاهد وارد آوردن ضرر از طرف افرادی باشد که بدون آگاهی از علم مدیریت صرفا به لحاظ پیروی از حلقه مراعات ( روابط ) و شیرینی منصبهای مدیریت وبا مستقر نشدن در حرفه مرتبط با رشته تحصیلی و تخصصی خود مشاغل حساس مدیریت سازمانها را اشغال کنند اینان تلاش می کنند صرفا با بهره گیری از سطوح اخلاقی و ارزشهای اجتماعی این عصر بدون کوچکترین آگاهی از نظریه و قوانین تحلیلی رشته ای و علم بسیار حساس و پیچیده مدیریت ، اداره امور سازمانها را بر عهده گیرند .
همه افراد دلسوز در این جامعه بارها شاهد حلقه شوم و دور باطل افکار مدیران و محو شدن برنامه ها وعملیات سازمانها بوده اند ، آثار سوء این نوع تصمیم گیریها موجب معدوم کردن کیفیت و انگیزشهای کاری منابع انسانی سازمانها می شود که گهگاه می بینیم فردی در منصب مدیریت می نشیند که ازعلم و جوهره ظریف مدیریت واداره سازمان و نحوه دستیابی به اثر بخشی سازمانی بهره چندانی ندارد .
موفقیت و اثر بخشی
اثر بخشی که بعد کیفی بهره وری است درارتباط بسیار نزدیک با کیفیت و توان کاری
نیروی انسانی است این شاخص نشانگر نسبت : 1- هدفهای واقعی به هدفهای پیش بینی شده و 2- عملکرد واقعی به عملکرد مورد انتظار است وا زطریق بازده نیروی کار و سازمان اندازه گیری می شود اثر بخشی در واقع با هدفهای مدیر وسازمان مشخص می شود وهویت پیدا می کند عرصه شاخصهای سنجش اثر بخشی در چارچوب : 1- میزان دستیابی به هدفهای مورد انتظار 2) کیفیت کار 3) سرعت و دقت کار و 4) جوششهای درونی بهبود و خلاقیت قرار می گیرد البته در تعیین اثر بخشی باید میان اثر بخشی هدفهای فردی ، سازمانی ، و مدیریت تفاوت قائل شد از آنجا که یکی از خصیصه های تحقق تفکرات واراده مدیریت در سازمانها استفاده از مجاری قدرت است لازم است میان مجاری قدرت سازمانی مقام و مجاری قدرت شخصی در کسب موفقیت و اثر بخشی تمییز قائل شد ، هر چند که منظور از قدرت میزان توانایی تاثیر گذاری بر رفتار افراد است در صورتی که شخصیت سازمانی قادر باشد افراد سازمان را به انجام دادن کار معینی ترغیب کند ، آن شخصیت دارای قدرت سازمانی مقام است درحالی که قدرت شخصی از مجاری قدرت زیر دستان در انجام دادن فعال کار ، نشئت می گیرد بهترین وضعیت برای مدیریت سازمان ، جمع کردن این دو نوع مجاری قدرت در شخص مدیر است یعنی هم پذیرای او باشند دوستش بدارند ، به او احترام حرفه ای و شخصیتی بگذارند وهم از او پروا ، حیا و اطاعت پذیری بالایی داشته باشند وحتی بترسند در این میان بازده میزان کوشش وهدایت مدیریت مطرح میشود که بر آن اساس فرد می کوشد بر رفتار دیگری تاثیر بگذارد وبه آن جهت بدهد و آن را در قلمرو و ابستگی وارد کند . میزان موفقیت افراد در سازمان را با بازده ( قدرت تولیدی ) گروه تحت رهبری آنها اندازه گیری می کنند .
موفقیت با چگونگی گرایش ، رفتار ، و عملکرد فرد و گروه ارتباط دارد ، اما اثر بخشی نشانه وضع درونی و میزان آمادگی اولیه فرد و گروه برای انجام دادن کار است لذا ماهیت گرایشی و انگیزشی دارد مدیر بهره مند از قدرت سازمانی ، از شیوه های مستقیم نظارت استفاده می کند ودر مسیر دستیابی به موفقیت سازمانی گام بر می دارد اما اثر بخشی زمانی نمایان می شود که مدیر بر قدرت شخصی وبهره گیری از مجازی آن با اعمال نظارت کلی تر و جلوه های غیر مستقیم تاکید داشته باشد .
قدرت مقام در سازمان درچارچوب سلسله مراتب و تفکیک عمودی از بالا و پایین تفریض می شود در حالی که قدرت شخصی از پایین به بالا بر اثر پذیرش زیر دستان و درعرصه ترکیب وساز و کارهای دستیابی به هدفهای مشترک به وجود می آید مدیری که قدرت اعمال نفوذ (موقت ) بر رفتار دیگران دارد می تواند موفق اما ناموثر باشد در صورتی مدیری موفق واثر بخش شناخته می شد که صاحب مجاری اعمال نفوذ فکری ، حرفه ای ، وانگیزشی بر نیروی کار برای بالا بردن بهره وری سازمان باشد ( هالس 1994 هرسی و بلانچارد ، 1378 ) در نمودار شماره 1 نمایش هندسی تعامل قدرت شخصی ، اثر بخشی و نظارت در نمودار شماره 2 نمایش هندسی تعامل قدرت سازمانی موفقیت و نظارت ارائه شده است .
برای تعیین میزان موفقیت واثر بخشی ، نیاز به تعیین استاندارد های انجام کار و سنجش عملکرد مورد انتظار نیروی کار وجود دارد . حال این سوال مطرح می شود در تدوین استانداردها چه نوع معیارهای متعارفی ملاک است ؟ آیا این استانداردها باید به حدی بالا باشند که دست یافتن به آنها برای همگان ناممکن باشد و فقط افرادی بتوانند به آن دست یابند که توان بسیار بالایی داشته باشند ؟ آیا بهتر نیست این استانداردها نیز بر نیروی کار اثر مطبوع انگیزشی می گذارند و با معیارها و روشهای حسابداری – مثلا برنامه ریزی مالی و تنظیم گزارش عملکرد واحدهای سازمانی – سازگاری بالایی دارند مطابق این استانداردها انتظارات تا حد مناسب در سطح بالا قرار داده می شوند تانیروی کار برای حصول به آن تلاش کند این رو یک اهمال کاری ، ضایعات ،خرابی ، تاخیر و قفه وصدمات وارده به تجهیزات را درحد طبیعی ودر چارچوب حدود پذیرش استاندارد می پذیرد . از این رو ، افرادی که بتوانند آن موارد را به حد کمتر از سطح مورد نظر تقلیل دهند تشویق می شوند و پاداش می گیرند . تغییرات عملکردی نیز مطبوع نیست مدیران استانداردهای عملکرد را هدفهای قابل حصول سازمانی در نظر می گیرند در این رویکرد ، ارزیابی عملکرد در چارچوب بازخورد مقایسه نتایج واقعی با انتظارات بودجه ای صورت می گیرد استانداردهای رایج قابل حصول از این نظر مورد استناد زیاد هستند که 1- مخارج استاندارد چند منظوره را در نظر می گیرند مثلا مخارج یکسانی برای تاسیسات ، حفظ و نگهداری موجودی انبار ، عملیات بخشی برقرار می کنند 2) بر نیروی کار تاثیر انگیزشی مطبوع می گذارند زیرا استانداردهای منطقی عملکرد را برای آینده در نظر می گیرند و 3) در زمان استفاده از این استانداردها تفاوت منطقی بین استانداردها وبودجه بندی دیده نمی شود .
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 140 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
بررسی میزان ارتقاء بهره وری در شرکت وزین بار پس از بکارگیری مدل تعالی سازمانی EFQM
مقدمه:
در شرایط نوین جهانی که پیشرفتها باعث تغییرات سریع در کلیه امور و فعالیتها و دانش انسان به خصوص در زمینه فن آوری و مدیریت شده است، افق های جدیدی باز شده و نیازهای تازه به وجود آمده است.
جایزه کیفیت که بر اساس نتایج مدلهای آماری ارائه می گردد می تواند باعث ارزیابی سازمانی و برنامه های استراتژیک به کارگیری روشها و تکنیک های خود ارزیابی، بهبود دایمی، الگوبرداری و... شود.
لذا به این دلیل کشورهای زیادتری در دنیا در پی ایجاد جایزه ملی کیفیت می باشند و در این بین کشور ما ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد.
اولین بار ایده جایزه ملی کیفیت در سال 79 همزمان با برپائی دومین کنفرانس مدیران کیفیت توسط انجمن مدیریت ایران مطرح و به دنبال آن کمیته هایی مرکب از کارشناسان و صاحب نظران در ارتباط با تشویق و ترغیب اعضاء انجمن مدیریت کیفیت ایران تشکیل شد تا از این طریق ابتدا در بین اعضاء و سپس نسبت به گسترش آن در سطح جامعه حرکتی آغاز گردد. این کمیته با ترکیبی مناسب تشکیل شده و جلسات آن برگزار گردید که ماحصل آن تدوین آیین نامه جایزه کیفیت و روش اجرایی اعطاء و پیشنهاد آن بود.
سرانجام روز 18 آبان ماه بعنوان روز ملی کیفیت انتخاب شده شورای عالی استاندارد در یکصد و دومین جلسه خود در تاریخ 15/3/80 طراحی جایزه ملی کیفیت توسط این شورا را تصویب کرد و اجرای آن را به مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران سپرد.
رویکردی نوین در کیفیت
کیفیت:
کیفیت در سازمانهای جهانی هرگز یک چیزی تجملی نبوده است. این سازمانها همواره بدنبال تعریفی کاربردی بوده اند و تلاش کرده اند آن را از تصورات ذهنی خارج کنند.
امروزه کیفیت به مفهوم انطباق با نیازمندیها است. اما با این نکته که اندازه گیری آن امکان پذیر باشد. کیفیت از مفهوم محصول گرا به خدمت گرا تحول یافته است و دیگر یک مقوله صرفاً مهندسی نیست و تمامی پرسنل سازمان را با هر وظیفه و مسئولیت پوشش می دهد.
روند الزامات ایجاد شده در بازار به سمتی است که از سازمانها می خواهد تعریف خود را از کیفیت روز به روز فراتر ببرند.
سطح رقابت در بازار خواسته ها و انتظارات مشتریان را تغییر داده و در نتیجه کیفیت یک مفهوم پویا بخود گرفته است. جوران در این زمینه می گوید، کیفیت تنها واژه ای است که در دو دهه گذشته مفهوم آن بشدت تغییر یافته است. هرچند خود واژه ثابت مانده است.
روند تکامل مدل EFQM
• 1988 تشکیل بنیاد مدیریت کیفیت اروپا EFQM
• 1991 شکل گیری و معرفی مدل تعالی EFQM
• 1995 شکل گیری و معرفی مدل بخش عمومی
• 1996طراحی مدل برای صنایع کوچک و متوسط
• 1999 بازنگری عمده در مدلهای قبلی و معرفی مدل بهبود یافته
• 2001 معرفی مدل تعالی EFQM برای صنایع کوچک و متوسط
مدل EFQM توسط چه سازمانهایی بکار گرفته شده است
• بیش از 20000 سازمان در سطح اروپا
• 60% از 25 شرکت بزرگ اروپا
• 9 شرکت از 13 شرکت اروپایی که در لیست 50 شرکت فایننشال تایمز بعنوان مهمترین شرکت ها در سال 2001 معرفی شده اند.
• حداقل در 10000 شرکت از صنایع کوچک و متوسط
خلاصه
کیفیت یا (Quality) از کلمه یونانی Qualis به معنی «از چه نوع» گرفته شده است و به مرور زمان تعابیر و تعاریف بسیاری را به وجود آورده است که چند مورد آن عبارتند از:
• کیفیت در چشمان بیننده وجود دارد
• تطابق با مشخصه ها
• تناسب برای اهداف و یا کاربرد
• تولید بدون عیب (Zero defect) از نظر کرازبی
• درست انجام دادن کارها در اولین مرتبه و در تمام مراحل
• رضایت مشتری(خشنودی مشتری) به اعتقاد IBM
• بیش از انتظارات مشتری
• مناسب بودن برای استفاده Fitness For Use ژوزف جوران
و آخرین تعریف بر طبق ISO 9000-2000 عبارتست از:
«درجه و مقیاسی که بر اساس آن مجموعه ای از ویژگی های ذاتی نیازمندیهای تعیین شده را برآورده می کنند.»
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
بررسی سیستم اندازه گیری عملکرد در بیمارستان فیروزگر شهر تهران
مقدمه:
صاحبان بیمارستانها برای اینکه بتوانند عملکرد خود را در سطح مطلوب حفظ نموده و بقای خود را تضمین نمایند، باید بتوانند تصمیمات آگاهانه اتخاذ نمایند، لذا ملزم به رعایت اصولی از جمله ارزیابی و اندازه¬گیری عملکرد و دریافت آگاهی از وضعیت بیمارستانهای تحت مدیریت خود می-باشند. لیکن بدلیل عدم بررسی دقیق روشهای اصلی مورد استفاده برای اندازه¬گیری عملکرد در حیطه بیمارستانها انجام پژوهش بیشتر در این زمینه ضروری می¬نماید و در پژوهش حاضر به بررسی سیستم اندازه¬گیری عملکرد در بیمارستان (مرکز آموزشی درمانی) فیروزگر تهران در سال 1382 پرداخته شده است.
روش¬پژوهش: این پژوهش بصورت مقطعی انجام گرفته است. جامعه این پژوهش، مرکز آموزشی درمانی (بیمارستان) عمومی فیروزگر تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده است. بدین منظور، پس از مطالعه کتابخانه¬ای و جمع¬آوری اطلاعات اولیه و طبقه بندی آنها بر اساس اهداف پژوهش، " ملزومات سیستم اندازه¬گیری عملکرد" در نه بخش توسط پرسشنامه¬ و "ویژگیهای سیستم اندازه¬گیری عملکرد" در 6 بخش توسط چک¬لیست ارزیابی گردید. پس از تایید اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید و متخصصین امر و ثبات آن به روش آزمون باز آزمون در مجموع 38 پرسشنامه تکمیل گردید و داده های بدست آمده بهمراه چک¬لیست تکمیل شده به روش مصاحبه، مشاهده و مطالعه اسناد و مدارک پس از ورود اطلاعات در نرم¬افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر اساس یافته¬های پژوهش و مقایسه آن با وضعیت اندازه¬گیری عملکرد در سیستم بهداشتی درمانی کشورهای کانادا، انگلستان و نیوزیلند، الگوئی برای سیستم اندازه¬گیری عملکرد بیمارستان فیروزگر پیشنهاد گردید.
یافته¬ها: یافته¬های پژوهش در 21 جدول ارائه گردیده است. یافته¬های مربوط به ملزومات اندازه¬گیری عملکرد نشان داد که سیستم ارتباطات دارای بهترین وضعیت با امتیاز 59(82%) و وضعیت فرایندهای کلیدی و سیستم پرداخت بترتیب با کسب امتیاز 43(60%) و 45(62%) دارای ضعیفترین وضعیت بوده-اند. و در زمینه ویژگیهای سیستم اندازه¬گیری عملکرد از مجموع 70 آیتم نامبرده شده28 مورد (40%) در بیمارستان فیروزگر وجود داشته است.
نتیجه¬گیری: بر اساس نقاط ضعف وضعیت موجود اندازه¬گیری عملکرد در بیمارستان فیروزگر، الگوئی پیشنهاد گردیده است که کاربرد و اجرای آن به حل مشکل سیستم اندازه¬گیری عملکرد کمک نموده و با فراهم سازی اطلاعات جامع از همه بخشهای بیمارستان، در نهایت موجبات بهبود عملکرد بیمارستان را ایجاد خواهد نمود.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1575 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 130 |
فاهمه بشریت
چکیده
دیوید هیوم انگلیسی یکی از فیلسوفان مهم قرن هیجدهم میلادی است . که افکار و آراء او موجب تحولات و تأثیرات مهمی در فیلسوفان بعد از او شده است . او یک فیلسو ف تجربه گرای محض است که با تألیف مقالات و کتب متعدد توانست نظریات فلسفی خود را برای آیندگان به ثبت رسانده و در سیر تکاملی فکر فلسفی غربی نقش آفرینی کند . آثار او گرچه طبق گفته خودش در زمان حیات او با واکنش چندان مثبتی روبه رونشد ، لکن در عصر حاضر و خصوصا در محافل دانشگاهی از اهمیت بسزایی برخوردار است . از مهمترین آراء معرفتی او می توان رساله کنونی “تحقیق در باب فاهمه بشری An Enquiry Concerning Human Understanding” را نام برد که در سالهای 1746 و 1747 در شهر تورن منتشر ساخت .
نگارنده تلاش کرده است متن این مقاله را با دقت مورد بررسی قرار داده و ترجمه کند . در برخی موارد که متن دارای ابهام و یا نارسایی بوده است در پاورقی به توضیح و ترمیم آن پرداخته تا خواننده بهتر بتواند به معانی و اصطلاحات مورد نظر هیوم آشنا شده و مفاهیم آن را به خوبی دریابد ؛ همچنین برای آنکه خواننده به هنگام مراجعه به متن بتواند آن را به طور مستقیم مورد مطالعه قرار دهد و احیانا در مواردی بدان استناد کند در پایان ترجمه برخی از کلمات مهم و مشکل را به طور اصطلاحی و به ترتیب حروف الفبای انگلیسی ترجمه نموده ام . این کار علاوه بر ویژگی فوق می تواند قضاوت درباره ترجمه را نیز مناسب تر سازد . در ترجمه برخی لغات تخصصی متن به کتب فلسفی مهمی مانند جلد پنجم از کتاب “تاریخ فلسفه” اثر فردریک کاپلستون با ترجمه امیر جلال الدین اعلم و کتاب “کلیات فلسفه رجوع نموده” و سعی کرده ام تا ترجمه مناسبی برای لغات اختصاصی فلسفه هیوم و سبک نوشتاری او ارائه دهم .
قبل از پرداختن به ترجمه متن ، مقدمه ای درسه فصل بیان شده که در آن بعد از معرفی شخصیت وزندگی هیوم به بررسی و نقد برخی آراء مهم او پرداخته ام .
فهرست عناوین:
موضوع صفحه
چکیده
مقدمه
زندگینامه
بررسی برخی از آراء مهم هیوم
نقد آراء هیوم
ترجمه متن
فصل اول- درباره انواع مختلف فلسفه
فصل دوم –درباره منشاء تصورات
فصل سوم- درباره تداعی تصورات
فصل چهارم- شبهات شکاکیون در رابطه با فاهمه
بخش اول- علیت
بخش دوم- بیان یک شبهه
فصل پنجم - راه حل شکاکانه این شبهات
بخش اول- عادت به عنوان عامل اصلی در نتیجهگیری های تجربی
موضوع صفحه
بخش دوم - باور
فصل ششم- درباره احتمال
فصل هفتم- درباره مفهوم رابطه ضروری
بخش اول- مقایسه مفاهیم ما بعد الطبیعه با مفاهیم ریاضی و هندسه
بخش دوم- نتیجه گیری
فصل هشتم- درباره ضرورت و آزادی
بخش اول- تبیین معنا و مفهوم ضرورت و آزادی
بخش دوم- بیان دو شبهه و پاسخ به آنها
فصل نهم- درباره عقل حیوانات
فصل دهم- درباره معجزه
بخش ا ول- برهانی در اثبات ناپذیری وقوع معجزه
بخش دوم- تبیین اثبات ناپذیری وقوع معجزه به روشی دیگر
فصل یازدهم- درباره عنایت خاصه و آخرت
فصل دوازدهم- درباره فلسفه آکادمیک یا شکاکانه
بخش اول- وجود و ذات خداوند
موضوع صفحه
بخش دوم- شبهات عامیانه و شبهات فلسفی
بخش سوم- فلسفه آکادمیک
واژه نامه انگلیسی- فارسی
فهرست منابع
چکیده انگلیسی
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
تحقیق در مورد ترور و تروریسم
مقدمه:
ایجاد جو ترس و وحشت با قتل و غارت های بی دلیل و نامرئی تهدید و ارعاب از طریق گوناگون ترور نامیده می شود. و به طور کلی ترور مارکی است برای بسیج افکار عمومی علیه هر فرد یاگروه و نظام و مکتبی که در برابر آمریکا و امپریالیسم غرب به کار می رود.
و ترور روشی نیست که همیشه به تنهایی مورد استفاده مارکیست ها قرار می گیرد بلکه به طور کشورهای سرمایه داری و گروه های راست گرا از همان روش و وسایل اقدام به ترور و ایجاد وحشت می نماید و ویژگی اصلی ترور سیر اشاعه و وحشت است.
درتروریسم ترور هدف نیست بلکه وسیله ای است و وسیله بسیار مهم برای تحصیل وصول به هدف می باشد و قبل از هر چیز باید بگوئیم هر عمل خشونت بار ترور نمی باشد یعنی نباید درگیری بین دو نفر و یا دیوارهای خشونت بار فردی را جز این تعریف به حساب آوریم برای ایجاد یک نظام اجتماعی عاری از خشونت و ترور به جای اینکه اعمال خشونت بار را با مجازات و تنبیه بازداشت بدون شک سالم ترین اصلاح شرایط به وجود آورنده و مشروع نشان دهنده اعمال خشونت و ترور می باشد اقدام به یک عمل خشونت بار همیشه یک روش قانونی مشروغ نیست حتی حوادث خشونت بار در بعضی موارد از کشورها می تواند به عنوان یک وسیله کنترل و یا یک وسیله تغییرات سیاسی به کار می رود.
و تلاش های جهانی برای مبارزه با ترور مساله را با کنار گذاشتن این و چه کار باهداف سیاسی مورد ارزیابی قرار داده و از نظر حفظ نیروی حاکم و موقعیتشان مورد توجه قرار می دهد.
تاریخ معاصر ایران بدون شک پیچیده ترین دوره تاریخی این سرزمین است زیرا در این دوره جامعه ما با تبعیت از تحولات بین المللی تن به شدید ترین دگرگونی ها در تمامی زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی داد.
تا سالهای اول قرن بیستم سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی کشور هنوز مبتنی بر علائق قومی، قبلیه ای و احساسات و باورهای سنتی بود در این سال ها فقط از کل جمعیت ده میلیونی کشور در شهرها زندگی می کردند در حالی که ماکس وبر جامعه شناس آلمانی یکی از شرایط توسعه پذیری اقتصادی را حجم بالای شهر نشینی می داند.
نه تنها پائین بودن سطح شهر نشینی بلکه ایران دردوره مورد مطالعه هیچکدام از شرایط توسع یافتگی و تحول پذیری سیاسی اقتصادی را نداشت دور افتادگی شهر ها با شرایط اقتصادی فرهنگی متقارن و حتی متضاد و جدئی شهر از روستا و جدائی مردم از یکدیگر پائین بودن سطح فرد اجتماعی- بی تفاوت بودن نسبت به نوع و رفتار حاکمیت نگرش تقدس آمیز نسبت به شاه و حاکم و بی رقیب و معارض بودن شاه سست بودن عوامل همبستگی ملی و حاکم بودن عواطف بیگانه گریزی در میان مردم و حکومت کشور ما را در یک محیط مسدود و شرایط محدود قرن توده ها و شهرها موجب شده بود تا حس مشارکت پذیری و تحول خواهی در میان ما رشد نکند اما این شرایط بر سرعت متحول گردید زیرا تحولات سریع سرمایه داری در غرب و بروز انقلاب بروژوا و موکراتیک و اصلاحات اجتماعی، مذهبی به صنعتی طی قرن نوزدهم دنیای غرب را با کمبود مواد خام و بازار فروش کالا روبرو کرد.
واژه ترور و ترروریسم:
ترور واژه ای سیاسی است که اهداف سیاسی را تعقیب میکند بنابراین تروریسم به عنوان یک مکتب خود را مجاز می داند، برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله و هر شیوه ای بهره گیرد.
در لغت نامه روابط بین الملل ذیل کلمه Terrorism آمده است که «ترور و تروریسم به فعالیت های بازیگران دولتی و غیر دولتی که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می برند اطلاق یم شود همه منابع اذعان دارند که ترور یک اقدام سیاسی برای نیل به اهداف سیاسی است اما نوع این اقدام اهمیت چندانی ندارد ممکنت است یک قهرمان فریب خود را و یا یک سرمایه دار رقیب خویش را با کشتن از سر راه خود بردارد. این اقدام تروریست گرچه به عنوان عملی تروریستی شناخته شده است. ترور دو حالت دارد: در حالت اول شخص یا اشخاصی با انگیزه سیاسی کشته می شوند تا مانع یا موانعی از سر راه هدفی سیاسی برداشته می شود حالت دوم عبارتند از: احساسات و عکس العمل هایی که این ترور در جامعه به وجود می آید از نظر لغوی این ترور نیز ترور Terror یا Terrour به معنی حاکم شدن شرایط ارعاب و دلهره در جامعه است اما عملا ترور به معنی کشتن مصطلح شده. زیرا ترور موفق به تروری اطلاق می شود که مضروب با ضربه جنارب به قتل می رسد مضافاً این که نوع حربه اهمیت ندارد التبه در این جا مراد ترور سرخ است یعنی تروری که با کمک اسلحه اعم از سرد و گرم و به قصد کشتن صورت می گیرد که گاهی ممکن است منجر به قتل نشود که در این صورت ترور ناموفق نامیده می شود. اما در هر حال صورت منظور از ترور به کارگیری هر وسیله ابزار و شیوه ای جهت حذف فیزیکی رقیب یا رقبا از صحنه سیاست است این وسایل می تواند شامل سلاح های سرد و گرم سود جستن از سموم مختلف تصادم های ساختگی و … حتی مورادی جزئی وجود دارد که شخص در نتیجه تهدید شخصی دیگری مجبور به خود کشی شده است (میلتر نیز از این نوع استفاده می کرده است)
گاهی تبعید کردن مخالفین که باعث دور کردن آنان از صحنه سیاست می شود به حساب ترور می گذارند.
ترور سرد مثل جنگ سرد شیوه جدید از ترور است که معمولا تعقیب کیفری ندارد در این نوع ترور عامل ترور با هیاهو، جنجال و تبلیغات از طریق رسانه های حجمی و انتشار مقاله و کتاب و حتی ساختن فیلم های جعلی رقیب را متهم به اعمالی میکند که پایه و اساس واقعی ندارد این تهمت ها می تواند شامل مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع، رشوه دهی و رشوه گیری و … می باشد ممکن است این شیوه یعنی ترور سرد در رقابت های اقتصادی، ورزشی وهنری نیز به کار گرفته شود اما همان طور که می دانیم ترور عمدتاً باید هدف سیاسی را تعقیب کند.
فهرست مطالب:
ترور و تروریسم
دوران تاریخی ترور
دین و ترور
فعالیت بر ضد ترور
ریشه های خشونت و ترور
استراتژی تروریستی و سیستم سازمانی
ترور و جرم شناسی
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 340 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
بررسی ساختار و شیوه مدیریت دبیرستان فرقان کرج
فصل اول
دوره پیدایش نظریه های مکتب کلاسیک
در ا.واخرسال 1800 میلادی مجموعه ای ازمفاهیم تازه درباره سازمان وهم اکنون به عنوان نظریه کلاسیک شناخته شده است به گونه ای وسیع گسترش یافت تا ثیر نظریه کلاسیک سا زمان هم اکنون نیز با رز وبرجسته است چندان اثار ان دربسیاری از سازمانهای پیچیده مشا هده می شود درواقع مفا هیم کلا سیک سازمان در مقیاس وسیعی ازسازمانهای بزرگ وپیچده مصداق پیدا میکند تا ثیر بسزایی درتکا مل تمدن نوین داشته است نظریه کلاسیک سازمان را سا ختاری ازروابط قدرت نقش ماه فعا لیتها وارتباط تلاش بین افراد وجود دارد تعریف میکند بطور کلی طبق این نظریه سازمان یک ساختار مکانیستی بیروح وغیرقابل انعطاف است نظریه کلاسیک درسه مسیرتحول یافت بورد کراسی اداری ومدیریت علمی اساس این سه جریان با فرضیات مشابهی پایه ریزی شده وتاثیر علمی اساس انها یکسان است همچنین هر سه جریان در مقطع زمانی رشد وتوسعه یافتند (1950 –1900میلادی ) در اینجا این سه نظریه را به افتخارشرح می دهیم ( گوئل کهن 1371)
نظریه بورد کراسی
برای جاوگیری ازهرج ومرج حفظ ساختار نظم وثبا ت درسازمانهای گوناگون سیاسی نظامی تجاری یا فرهنگی بورد کراسی پدید امده وبرای نخستین بار توسط ماکس وبر طرح سند ازبورد کراس تعاریف مختلفی بعمل امده است بعضی ان را معادل دیوا نسالاری می دانند بعضی ان را حکومت مقامات اداری نامیده اند بطورکلی بورد کراسی عامل نظم ترتیب سازماندهی وبرنامه ریزی است بشرط انکه به عامل انسانی دران توجه بیشتری میشود بی تردید عناصربورد کراسی جزیی حیاتی ازسازمانهای فرهنگی دولتی تجاری ودیگرسا زمانهای نوین وپیچیده امروزی را تشکیل می دهنداین عناصرتوضیح دهنده یک بورد کراسی کا مل یا ایده ال هستند مهمترین این عناصربصورت زیرخلاصه میشوند 1- ایجاد سلسه مراتب اداری 2-استخدام کارکنان متخصص بنابر اصول شایستگی کارکنان 4- تدوین قوانین ومقررات وایین نا مه های اجرایی 5- اختیارقدرت قانونی ورعایت اصول روابط رسمی در جریانات اداری جنبه های منفی بوردگراسی عبارتند از 1- خشکی وانعطاف ناپذیری 2- -شخصیت 3 – جا بجا یی اطراف
فصل دوم:
نیاز به مدیریت ورهبری در همه زمینها ی فعالیت اجتما عی محسوس وحیاتی است این نیاز بویژه در نظامهای اموزش وپرورش اهمیت بسیارداردزیراآموزش وپرورش نقش اساسی از لحاظ گردش امور جامعه وتداوم وبقای ان برعهده دارد ورهبری ومدیریت اثر بخش لازم تهیه واجرای برنامه های آموزشی وپرورشی نتیجه بخش وکیفی است.درنیم قرن اخیر شیوه های مدیریت ورهبری درنظام های آموزشی دستخوش تغییرات قابل ملاحظه ای شده است .طرح نظرات واندیشه های جدیدومتفاوت از سوی صاحب نظران رشته های مدیریت واموزش وپرورش از یک سو ونیازبهبودکیفی عمل کردها ونتایج اموزش وپرورش از سوی دیگر ضرورت وامنیت تحول ودگرگونی تکنولوژی ومدیریت اموزشی را به مرور برگردانندگان نظا مهای اموزشی اشکار کرده است امروزه تقریبا در همه نظا مها ی اموزش وپرورش نگرش مثبتی نسبت به امر اموزش وبازاموزی معلمان و مدیران اموزشی و ترویج و به کار گیری روشها ی موثر اموزشی ومدیریت ملا حظه می شود د ر کشورما توجه به مسئله مدیریت اموزشی تقریبا از سی سال پیش ابتدا از طریق ارائه دروس وسپس ایجاد رشته های تحصیلی دا نشگاهی دراین زمینه اغا ز گردید اخیرا درپی گسترش روز افزون نظا م ا موزشی ضرورت بهسازی کیفیت نتایج آموزشی مسئله مدیریت ورهبری دراموزش و پرورش را بیش ا ز پیش اهمیت بخشیده است مع هذا با ید اعتراف کرد مدیریت اموزشی هنوز جایگاه شا یسته خود را در نظا م اموزشی احراز ننموده است در ارتبا ط با مسا ئل مد یریت اموزشی جز مختصری مطا لعات اما ری با توصیفی تحقیق در خور اعتنایی دردست نیست مطا لعه تطبیقی تا ریخ مدیریت اموزشی درنظا مها ی اموزش وپر ورش کشورها به وضوح نشان می دهد در اموزش و پرورش نیز مثل سا یر زمینه ها ی فعا لیت اجتما عی تحول اندیشه های مدیریت اموزشی در سه مر حله ا تفاق افتا ده است می توا ن انها را مراحل – انسانی و اداراکی نامید
مدیریت آموزشی در هرکشوری در فرا گرد شکل گیری و تحول خود در مرحله اول به جز ئیات امور مسا ئل و مشکلا ت روز مره رو شها ی انجام کار نهید و اجرای ضوابط واستا ندارهای فنی واداری پردا خته مها رتها ی فنی را مشکل گشا ی مدیریت میداند کا فی نبودن این شیوه مد یریت در مرحله دوم موجب عطف توجه به مسا ئل کا رگردیده تا کید به انگیزه های فردی وروابط انسانی و از این رو ترویج مها رتها ی انسانی کا ر حلال مشکلا ت مدیریت تلقی می کند ودر مرحله سوم مدیریت اموزشی به کل نظا م وا جزا وروابط پیچیده درونی وبرونی ان توجه کرده به مطالعه و درباره پیچیدگیها ی سا زمانها ی اموزش می پردا زد وبا توضیح وتبین وا قعیات سا زما نها ی امو زش امر مدیریت ورهبری درسطح مختلف نظام اموزشی امرمدیریت ورهبری درسطوح مختلف نظا م اموزشی را به مدلها ونظریه های علمی استوار میسازد
تعاریف مدیریت
ظهورسازمانهای ا جتماعی وگسترش روز افزون انها یکی ازخصیصه های بارزتمدن بشری است ما درعصری زندگی میکنیم شاید بهتربا شد ان را عصر سا زمان نامید زیرا معمولا درسازمان ( بیمارستان ) متولد می شویم سند موجودیت ( شنا سنا مه ) خود را از سا زمان (اداره امار ثبت احوال ) میگر یم وبرای اموزش به سازمان ( کورکستان دبیرستان دبیرستان دانشکاه وغیره می رویم سپس اغلب عضو سازمان ( ادارات دولتی بنگاههای خصوصی شرکتهای زراعی وغیره ) می شویم وحتی بعدازفوت نیز ابطا ل سند مو جودیت وصدور جواز – با سا زما ن ( اداره امار وثبت احوال وشهرداری ) خواهد بود به این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی وزمانی وویژگیها و نیا زها ی خاص هر جامعه هر روز بر تکا مل وتوسعه این سازمان ها افزوده میشود بدیهی است هرسا زمان اجتما عی برای نیل به اهدافی طراحی شده وبا تو جه به سا ختا رش نیا زمند نوعی مدیریت است گفتینی است ظهور پد یده اداره کردن مربوط به روزگار اخیرنیست بلکه از دیرباز شد متوجه شده است برای رسیدن به هدف لازم است به بسیج امکا نات ورهبری این امکانات بسوی ان حرف شخص اقدام کند البته با ید توجه داشت شیوه رهبری و مدیریت در هر تمدنی بستگی به سا خت فرهنگی ان تمدن دارد مد یریت را به گونه های متفا وت تعریف کرده اند صا حب نظری مد یریت – اجزای امر بوسیله دیگران توصیف کرده و برنقش دیگران وقبول هدف از سوی انان تاکیدورزیده ا ست گروهی دیگرمدیریت را علم دهد هما هنگی کوشسها – اعضای سا زمان واستفا ده از منا بع برای نیل به هدف رفتن توصیف کرده اند برخی مدیریت را درقا لب اجزای وظا یفی مدیریت را تصمیم گیری دانست واین وظیفه را بهترین وا صیلترین نقش مدیر قلمداد نموده است عالم دیگری برنقش های مدیر ا ز دید گاه تا زه تری نگریسته وبرای مدیر وظایف ونقشها ی چون رهبری سا زمان منبع اطلاعاتی عامل تصمیم گیری وروابط با سا یر سازما نها برشمرد ه است.
فهرست مطالب:
فصل اول:
ـ مقدمه
ـ موقعیت جغرافیایی مدرسه
ـ هدف ازتاسیس
ـ تاریخچه تاسیس
فصل دوم:
ـ مباحث نظری
فصل سوم:
ـ امکانات فیزیکی ( الکتریسیته، نور، حرارتی )
ـ درصد فضاهایی که به قسمتهای مختلف اختصاص یافته
است (کل مساحت زمین، مساحت کتابخانه ، مساحت
آزمایشگاه ، مساحت نمازخانه)
فصل چهارم:
ـ امکانات پرسنلی
ـ کادر آموزشی
ـ چارت سازمانی
ـ جدول آماری معلمین
ـ شرح وظایف مدیر ومعاون
ـ شرح وظایف معلم امورپرورشی ومعاون
فصل پنچم:
ـ بودجه ( هزینه های جاری، سرمایه ایی، سرانه)
ـ جدول آمار بودجه
فصل ششم:
ـ اهداف دوره دبیرستان
ـ شیوه مدیریت
ـ جدول آمار برنامه هفتگی
ـ رسیدگی به حضور وغیاب( معلمان ودبیران آموزشی)
ـ علل به وجود آمدن ساعات جبرانی وتشکیل کلاسهای فوق
برنامه
ـ میزان استفاده از وسایل کمک آموزشی
ـ چگونگی تدریس معلمان
ـ چگونگی تشکیل شورای دانش آموزان مدرسه وانتخاب
مبصر
ـ ارزیابی وسنجش نمرات دانش آموزان
ـ بررسی میانگین یکسال آموزشگاه
فصل هفتم:
ـ نحوه برگزاری انجمن اولیاء مربیان
ـ نمونه ایی ازبخشنامه ها وآئین نامه ها( درمورد انجمن اولیاء مربیان واینکه آیاانجمن اولیاء مربیان توجه لازم را می نمایند)
ـ شورای اسلامی (دانش آموزان وانجمن اسلامی)
ـ انواع مسابقات تربیتی وبرگزاری جشنها
ـ طرحها وفعالیتهای گروهی
ـ برگزاری ارتباط مدرسه با نهادها
ـ بسیج دانش آموزان ونمونه ای ازفرم بسیج
فصل هشتم:
ـ مقایسه آموزشگاه با معیارهای ازقبل تعیین شده
ـ نحوه ارزشیابی
ـ تجزیه هر تحلیل عملکرد
ـ نتیجه گیری وارائه پیشنهادات
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
ایران در عصر عباسیان
1. وضعیت ایران پس از روی کار آمدن خاندان عباسی
2. نقش ایرانیان در وزارت
3. برآمدن خاندانهای حکومتگر ایرانی
4. بررسی نهاد خلافت و تغییراتی که در عصر عباسیان پیدا کرد به عنوان یک مرکز مشروعیت دهنده با تکیه بر اندیشه ایرانشهری.
شعارهایی که عباسیان را به قدرت رسانید توانست یک چند گروههای مخالف آنان را نظیر علویان، خوارج و قبایل عرب مخالف خلافت بنی امیه که باهم مرتب درگیری داشتند را به خود جلب کند و آنان را بر علیه دشمن مشترکشان یعنی امویان متحد کند. نزاعهای داخلی و درگیریهایی که پس از به خلافت رسیدن عباسیان میان آنان و گروههای رقیبشان رخ داد، نشان از آن داشت که عباسیان تنها نبودند که توانستند این انقلاب را به ثمر برسانند بلکه مشارکت گسترده گروههای مختلف که تحت عنوان شعار کلی مبنی بر بازگشت به سنتهای پیش از امویان که آنان را به دور هم جمع کرده بود توانست خلافت امویان را از بین ببرد. خطبه ای را که ابوالعباس سفاح در روز نخست خلافت ادا کرد و عمش آن را ادامه داد حاکی از آن بود که نخست عباسیان مدعی بودند که شناختن حق آنها به خلافت الزامی است و آنان به تفضیل اصلی خلافت را بدست گرفته اند با موافقت خلق همچنین برای گروههای رقیب خود نیز این مسئله را مسجل کردند که امر خلافت از آغاز به آنها راست شده و آنان نباید در این مهم با عباسیان درگیر شوند.
اکنون زمان آن فرارسیده بود تا شعارهایی که در هاله ای از ابهام پیچیده شده بود و عباسیان به کمک آن توانستند سایر گروههای مخالف خلافت امویان از جمله علویان را با خود متحد کنند صورت مشخص تر و دقیقتری به خود بگیرد. این مشخص بود که از آغاز عباسیان خلافت را تنها و بی رقیب می خواستند اما گروههای مختلفی که در سقوط امویان و همراهی عباسیان نقش داشتند حال هر کدام به تنهایی مدعی تخت خلافت بودند. مهمترین این گروهها علویان بودند که عباسیان با شعارهای آنان توانستند حامیان آنان را در حمایت از خود بسیج کنند اما حال که عباسیان خلافت را تصاحب کردند علویان ، آنان را غاصب
می دانستند و خلافت آنان را فاقد مشروعیت لازم می دانستند به همین جهت عباسیان برای آنکه حقانیت خود را در امر خلافت نسبت به علویان برجسته نشان دهند شعارشان را که تا آن زمان انتقال خلافت از طریق وجاهت و سفارش از ابوهاشم به جدشان محمد بن علی صورت گرفته بود ، تغییر دادند و در عوض مدعی شدند که امامت از زمان وفات پیغمبر بدون فترت به آنها تعلق داشت و در تقویت دعوی عباسیان و رد ادعای برخی اعقاب علی که امامت را حق خود می دانستند نسبی خاصی پیش کشانده شد. عباسیان می گفتند که از پشت جدشان عباس بودن ، اهمیتی بیشتر از نسل فاطمه دختر کوچک پیامبر و زوجه علی دارد. از آن جهت که فاطمه زن بود و ابوطالب پدر علی و عم پیامبر که هرگز آشکارا قبول اسلام نکرده بود در صورتی که عباس عم پیغمبر اسلام پذیرفته بود. بهمین جهت عباسیان در امر خلافت خود را محق تر از علویان نشان دادند اما در آن سو علویان ضمن رد کردن ادعای عباسیان در امر خلافت دست به قیامهایی گسترده بر علیه عباسیان زدند و بدین ترتیب مخالفت خود با آنان را عملا نشان دادند. قیام محمد و ابراهیم ملقب به النفس الزکیه در منطقه حجاز و تعرض سخت منصور خلیفه عباسی به آنان یادآور خاطره قیام زید و پسرش یحیی بر علیه امویان بود در نظر علویان همچنین بعدها قیام حسین بن علی بن حسن و یارانش در زمان هادی که به شهدای فتح مشهور شدند، حکایت از آن داشت که علویان هزگز ادعای عباسیان را در امر خلافت به رسمیت نشناختند و آنان را بسان امویان غاصب تلقی
می کردند. اما خطر دیگری که خلافت نو پای عباسیان را از هر سو تهدید می کرد ابومسلم خراسانی بود. عباسیان اگرچه با شعار « الرّضا من آل محمد » توانستند ناراضیان را در پشت سر خود جمع کنند اما کسی که در نهایت بیرق خلافت را در دستان آنان نهاد ، ابومسلم بود به همین جهت عباسیان سخت ( در روزهای نخست خلافت خود) به ابومسلم و سپاهیانش محتاج بودند. ابوالعباس سفاح خلیفه نخست عباسی فرصت آن را نیافت تا کار ابومسلم را یکسره کند و این مهم ، به عمش ابوجعفرالمنصور که پس از وی به خلافت رسید، سپرده شد. منصور نخست به وسیله ابومسلم دیگر مدعیان خلافت و کسانی راکه
می توانستند حیات نوپای خلافت عباسی را بخطر اندازند را از میان برد. کسانی چون معبد الله بن علی عموی منصور یا بهافرید و یا لشگری از چینیان را که مرزهای شرقی جهان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند و یا قیامی که به طرفداری از علویان در بخارا به پا شده بود.
در نهایت پس از آنکه منصور خلیفه عباسی توانست بوسیله ابومسلم آرامش و امنیت خلافت عباسی را تضمین کند اقدام به حذف او کرد. البته از میان بردن ابومسلم چندان به آسانی صورت نگرفت چرا که اهمیت ابومسلم به عنوان حلقه اتصال زنده میان حکومت مرکزی ای که در شرف پیدایی بود و ولایتی که قدرت مرکزی نفرات نظامی و پر شورترین طرفدارانش را از آنجا گرد آورده بود، هنگامی آشکار گردید که خراسان بدنبال قتل وی دستخوش شورشهای پی در پی شد. نخستین این شورشها، خروج سنباد بود که قیام وی هفتاد روز بطول انجامید. همچنین جنبش سنباد به تشکیل یک سازمان مخفی به نام بومسلیمه منجر شد که سالها به پرورش احساسات ضد عباسیان می پرداخت.
دسته بندی | صنایع نفت و گاز |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
تحقیق در مورد آزمایشگاه سنگ و فسیل شناسی
نقشه های زمین شناسی:
مهمترین کاری که نقشه های زمین شناسی انجام می دهند مشخص کردن جنس لایه ها و نوع سنگها است و سن سنگها را نیز نشان می دهد که مربوط به کدام دوران، دوره و کدام دور است و یک سری از عوارض زمین ساختی مانند گسل، تاقدیس، ناودیس و چین و درز را نشان می دهد.
دوران های زمین شناسی به ترتیب عبارتند از: پرکامبرین 2) پالئوزوئیک
3) مزوزوئیک 4) سنوزوئیک 5) عهد حاضر که به کواترنر نیز معروف است که هرکدام دارای دوره هایی هستند:
دوران پالئوزوئیک: 1) کامبرین 2) اردوویسین 3) سیلورین 4) کربونیفر
5) پرمین
دوران مزوزوئیک: 1) تریاس 2) ژوراسیک 3) کرتاسه
دوران سنوزوئیک: 1) پالئوسن 2) ائوسن 3) اولیگوسن 4) میوسن 5) پلیوسن
6) پلیئوستوسن 7) هولوستن
مقیاس نقشه:
ضریب کوچک شدگی زمین را مقیاس نقشه می گویند که به صورت کسری آن را می نویسند.
محدوده ای که از تهران به طرف جاده چالوس حرکت کردیم دو نقشه با مقیاس آنها را می پوشاند اولین نقشه تهران و دومین نقشه مرزن آباد مقیاس یعنی اگر بین دو نقطه در روی نقشه 1 سانتیمتر باشد معادل
Cm100000 روی زمین است یا 1 کیلومتر روی زمین است.
نقشه دارای رنگهای متنوعی است که این رنگها مربوط به جنس و سن خاصی هستند همچنین نقشه ها دارای راهنما هستند که در کنار نقشه درج شدند. برروی رنگهای نقشه حروفی لاتین مشخص است و فسیل ها را با علامت ستاره مشخص می کنند و تمام خطوطی که قرمز رنگ هستند مشخص کنندة گسل ها می باشند.
از محدوده ای که از سمت دانشگاه حرکت کردیم و تا این منطقة پورکان رسیدیم مجموعاً آبرفیتی هستند آبرفتی که حاصل قطعات خرد شده کوه های شمالی است و به خاطر شیبی که داشتند آبرفتها را تشکیل دادند آبرفتها جوانترین حالت ممکنة آن منطقه است.
گسل ها یک سری شکستگی ها هستند که در پوستة زمین ایجاد شدند و اگر انرژی (نیرو) به این پوسته ها وارد شود شکستگی که ایجاد می شود در امتداد این گسل ها خواهد بود این نیروها باعث می شوند در امتداد محور گسل ها حرکت کنند.
تهران در عهد کواترنر است یکی از طویل ترین گسل ها که سراسری و بسیار خطرآفرین است از اتصال دشت تهران با شمال تهران است و از کوه های البرز و لواسانات تا کرج کشیده شده است و به نام گسل مشافشم معروف شدند که از نظر فعالیت معروف می باشد هر گسلی وقتی حرکت می کند یک نیرویی به آن وارد می شود که می توان آن را محاسبه کرد این گسل باید هر 160 سال یک فعالیت کند که شدت آن در حد معمولی 5 تا 6 ریشتر است وقتی از 160 سال بگذرد باید گسل فعال شود اما چند سال است که از آخرین فعالیت آن گذشته و این امر باعث می شود فعالیت آن از 7 ریشتر هم قویتر شود.
گسل های دیگری مانند آرژانتین، تجریش، داودیه، فرحزاد هستند که خرده گسل های درون شهرند و از گسل قبلی کمترند.
گسل دیگری در جنوب تهران به نام گسل ری وجود دارد که در پائین کوه بی بی شهربانو قرار گرفته و دارای سابقة خیلی خطرناک است که آخرین فعالیت این گسل بعد از مغولها انجام شده است.
توقف اول: منطقة پورکان
این منطقه تماماً از نظر سن زمین شناسی مربوط به دوران سنوزوئیک و دورة ائوسن است در دورة ائوسن از نظر سنگ شناسی منطقه زیر آب بوده و یک حوضة رسوبی بوده و ذرات رسوبی در آن رسوب می کردند مثل سنگ رسوبی تخریبی از جمله کنگلومرا، ماسه سنگ، سیلتستون (سیلت استن) و شیل قسمت اعظم را تشکیل داده است و توفیتهای سبز که مانند ماسه سنگ و سیلتستون می باشد و تنها فرق آنها جنس سنگهای سازنده از سنگ آتشفشانی تخریب شده است و معمولاً سبزرنگ هستند ترکیب سنگ شناسی و سن آن با چیزی که در کوهستان تهران می بینیم هیچ فرقی نمی کند و تمام همان تشکیلات و سن هستند و همگی مربوط به همان دوران بالا یعنی سنوزوئیک هستند. ترکیب سنگ شناسی دربند و فرحزاد و درکه و کلک چال و ... مثل همین جاست و مربوط به دوران سنوزوئیک و دوره ائوسن میباشد. معمولاً سنگهایی که از نظر جنس و سن و شرایط تشکیل یکسان هستند تشکیلات یا سارند نام دارند و نامی در ادامه می آورند که نام همان روستای اطراف است مثلاً تشکیلاتی که در این منطقه وجود دارد به نام تشکیلات کرج معروف است.
در این منطقه سنگی با خمیرة قرمز رنگ یا جگری وجود دارد خمیرة آن به قدری ریزبلورند که آنها را نمی بینیم این سنگ فاقد کوارتز بوده، رنگ متوسط دارد (رنگ حد واسط) بافت آن ریزبلور می باشد و از جمله سنگ آذرین بیرونی بنام آندزیت است.
سنگ دیگری با بلورهای روشن و تیره در کنار هم مشاهده می شود که از سنگهای آذرین درونی است، بدون کوارتز بوده و رنگ آن حد واسط است و نام آن دیوریت می باشد.
سنگ گابرو نیز در این ناحیه دیده می شود که تیره تر از دیوریت هستند.
تشکیلات بیثشتر رسوبی هستند سنگ آذرین هم در بین سنگهای رسوبی می باشد. در واقع محدوده کوچکی از سنگهای آذرین در بین محدودة بزرگی از سنگهای رسوبی قرار گرفته اند. بعد از تشکیل شدن سنگهای رسوبی یک سری فعالیتها که در سن جوانتر ایجاد شده زیر سنگهای رسوبی رفته و سپس طبق پدیده فرسایش به سطح زمین رسیدند که به این تکه های آذرین سیل گفته می شود (سنگ آذرین جوانتر است سنگ رسوبی پیر شده و فرسایش یافته و به صورتهای سیل، دایک، باتولیت دیده می شوند)
گاهی وقتها، سنگ آذرین دارد از ماگما شکل می گیرد و سخت می شود گاهی اوقات سنگهایی که جزو سنگهای دیوارة ماگما هستند این قطعات در داخل ماگما قرار می گیرد که به آنها سنگ بیگانه یا گزنولیت یا زینولیت هستند که در این ناحیه آدرین در آذرین دیده می شود. این سنگهای بیگانه هم رنگ و هم شرایط ساخته شدنشان فرق می کند.
فهرست:
نقشه های زمین شناسی 1
مقیاس نقشه 1
توقف اول: منطقة پورکان 3
توقف دوم: منطقة پایین سد 6
توقف سوم: منطقة سد کرج یا سد امیرکبیر 7
توقف چهارم: منطقة بالای سد 8
توقف پنجم: منطقة سرخاب دره یا سرخدره 9
توقف ششم: منطقة پائین تونل کندوان 11
توقف هفتم: منطقة سیاه بیشه 12
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
تحقیق در مورد ایران یکی از منابع مالی جهاد اسلامی
ما از نظر تاریخی جنبشی فقیر با موارد و امکانات مادی محدودی می باشیم. به همین خاطر موارد پرداختی و فعالیت های ما همواره محکوم به محدودیت امکانات است.
ما برای تامین هزینه فعالیت ها و جنبش بر توان های خودی، از جمله کمک هایی که تعدادی از اعضا و هوادارانی که دارای وضعیت مالی خوبی هستند استفاده نموده و در کنار آن از کمک ها و اموال زکات و از صدقاتی که مردم کشورهای عربی و اسلامی و از جمله مردم مسلمان ایران برای ما جمع آوری می کنند استفاده می کنیم، و هیچ نوع کمکی از کانال های رسمی ایرانی دریافت نمیداریم، بعضی موسسات خصوصی خیریه و نیز تعدادی از روحانیون هستند که کمک هایی انسان دوستانه را برای تامین زندگی خانوادهای شهدا، معلولین و اسرای دربند رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان به ما می دهند.
روابط ما با ایران دقیقا به همان مقداری است که ما با دیگر طرف ها داریم و محکوم به اصول چندی از جمله محافظت از استقلال تصمیم گیری ما و تایید مسئله مرکزی امت اسلامی یعنی مسئله فلسطین می باشد.
موضع ما نسبت به ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون تغییری نداشته و حوادث و تحولات بر حق بودن مواضع و دیدگاه هایمان را ثابت نموده اند.
هم اکنون همه آنچه را که ما بیست سال پیش در قلمداد نمودن جمهوری اسلامی به عنوان پایگاه اسلام و هم پیمان استراتژیک اعراب در مقابله با ائتلاف صهیونیستی – آمریکایی در منطقه گفتگو کردیم را تکرار می کنند.
در مورد اتهام هایی که از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین به ما نسبت داده شده و طرف هایی بیگانه متهم به تحریک ما شده اند، باید بگویم که این اتهام ها اهانتی بس بزرگ به ملت فلسطین به شمار می رود زیرا این کلام به این معنی است که این ملت یارای تحرک برای دفاع از خود و سرزمینش را در مقابل تجاوزات صهیونیستی نداشته و تنها با تحریک دیگران دست به انجام چنین کارهای می زند.
علاوه بر آن توصیف سوریه و ایران به عنوان جهت هایی بیگانه نیز در زمانی که تشکیلات خودگردان با اسرائیل علیه ملت فلسطین و امت اسلامی هم پیمان می شود خود محکومیتی برای تشکیلات به شمار می رود.
آیا سوریه و ایران که پشتیبان مبارزات ملت فلسطین می باشند، بیگانه اند ولی اسرائیل که به هم پیمان دوست تبدیل شده است، هم پیمانی با آن، نعمت و فخر است؟ این تحریف و تزویری خطرناک به شمار می رود.
3-1-سناریوی اول: پیروزی قاطع اسرائیل به معنای محدود سازی کامل فلسطینی ها، تبدیل بیت المقدس به پایتخت اسرائیل، جلوگیری از بازگشت آوارگان و گسترش شهرک سازی برای یهودیان این سناریو با توجه به تنگناهای بعدی اسرائیل و حامی آن آمریکا و چالش های جهانی و منطقه ای هر دو کشور و مقاومت پر دامنه فلسطینی ها احتمال تحقق ندارد.
3-2-سناریوی دوم: پیروزی فلسطین به معنای تشکیل دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های 1967 به پایتختی بیت المقدس (بخش شرقی قدس) و بازگشت بخش عمده آوارگان احتمال تحقق این سناریو به دلیل مخالفت جدی اسرائیل، ضعف دولت های عربی و محدودیت های مردم فلسطینی در تحمیل خواسته های خود به تل آویو، اندک می باشد.
3-3-سناریوی سوم: وقوع جنگ همه جانبه و سرایت آن به کشورهای خاورمیانه و کشیده شدن دامنه آن به ایران وقوع این سناریو نه تنها مشکل اسرائیل و آمریکا را حل نمی کند، بلکه مدیریت بحران را از کنترل همه خارج می سازد. لذا آمریکا با مهار اسرائیل و چانه زنی و اعمال فشار با گروههای فلسطینی و کشورهای عربی مانع از تحقق این سناریو می شود.
3-4-سناریوی چهارم: بازگشت به دوران دهه 1990 و آغاز روند صلح این سناریو دست کم در کوتاه مدت به دلیل تخریب زیر ساخت های صلح توسط اسرائیل و گسترش روند انتقاضه نامتحمل به نظر می رسد.
3-5-سناریوی پنجم: بازگشت به شرایط دهه 1980 و قبل از آغاز دوران صلح این سناریو نیز وضعیتی مشابه سناریوی قبلی دارد و عملاً به مثابه پاک کردن صورت مساله بوده و نیاز اسرائیل به برقراری امنیت را مرتفع نمی سازد و از سوی دیگر انتفاضه را خاموش نخواهد ساخت.
4-آینده ی منازعه و فلسطین و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
در نسبت سنجی میان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و منازعه فلسطینی اسرائیلی و به طور کلی موجودیت رژیم صهیونیستی، عنایت به این نکته حایز اهمیت است که منازعه مذکور و موجودیت اسرائیل، صرفنظر از نگاه آرمانی و ایدئولوژیک، مساله امنیتی نیز هست. بدین جهت میبایست این بحران به شکل معادله ای امنیتی مطرح گردیده و مولفه های تاثیر گذار از جمله محیط بین المللی و منطقه ای، موقعیت بازیگران موثر و فعال و برآیند تعامل آنان بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران مد نظر قرار گیرد. محیط امنیتی ایران بی شک در برقراری موازنه قوا، مشارکت در ترتیبات امنیت منطقه ای، جلوگیری از ائتلاف های امنیتی علیه ایران و تضعیف همزمان قدرت های رقیب اسرائیلی – عربی شکل می گیرد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
بحران دولت سالاری صنعتی و فروپاشی اتحاد شوروی
پایان هزاره
گمان می رود که پایان هزاره زمان تحول باشد ولی لزوماً این گونه نیست، پایان هزاره نخست بطور کلی بی هیچ حادثه یا سپری شد. با این همه تحویل هزاره، صرف نظر از که زمان آن آنرا چگونه محاسبه کنیم واقعاً دوران تحول است. در ربع قرنی که رو به پایان است انقلابی تکنولوژیک که بر مصدر تکنولوژی اطلاعات متمرکز است شیوة اندیشه، تولید، مصرف، تجارت، مدیریت، ارتباط، زندگی، مرگ، جنگ و عشق ورزی ما را دگرگون ساخته است. مکان و زمان که بنیانهای مادی تجربه انسان هستند دگرگون گشته اند. چون فضای جریانها بر فضای مکانها چیره گشته و زمان بی زمان جایگزین زمان ساعتی دوران صنعتی شده است.
بحران دولت سالاری صنعتی و فروپاشی اتحاد شوروی:
بحران افسارگسیخته ای که از اواسط دهه 1970 بنیانهای اقتصاد و جامعه شوروی را به لرزه درآورد تجلی ناتوانی ساختاری دولت سالاری و ضعف نسخه صنعت گرایی شوروی برای تضمین گذار به جامعه اطلاعات بود. منظور از دولت سالاری اجتماعی نظامی اجتماعی است که پیرامون تصرف مازاد اقتصادی جامعه بدست صاحبان قدرت در دستگاههای دولتی سازمان یافته است و منظور از صنعت گرایی شیوة تولیدی است که در آن افزایش کمی عوامل تولید و نیز استفاده از منابع جدید انرژی، منابع اصلی بهره وری هستند و منظور از اطلاعات گرایی، شیوه ای از تولید است که در آن منبع بهره وری توانایی کیفی برای ترکیب و استفاده بهینه از عوامل تولید بر پایه دانش و اطلاعات است. در اتحاد شوروی گذار به عصر اطلاعات نیازمند اقداماتی بود که منافع پابرجای دیوانسالاری دولتی و نخبگان غربی را تضعیف می کرد. شاید ویرانگرترین ضعف اقتصادی شوروی دقیقاً نقطه قوت دولت شوروی بود. یک منبع نظامی – صنعتی عریض و طویل و بودجه نظامی نامعقول.
تا دهه 1980 دو شکل ساختار عمده توانایی نظام را برای اصلاح خود محدود می کرد. از سویی تحلیل رفتن مدل گسترده رشد اقتصادی حاکی از نیاز به ایجاد معادله تولیدی نوین بود که در آن تغییر تکنولوژیک می توانست نقش مهمتری ایفا کند و از مزایای انقلاب تکنولوژیک برای افزایش چشمگیر بهره وری کل اقتصاد بهره جوید. این امر نیازمند این بود که سهمی از مازاد تولید به مصارف اجتماعی اختصاص یابد بدون اینکه روزآمد کردن ماشین نظامی را به خطر اندازد.
از سوی دیگر، رشد بی رویه بوروکراسی در مدیریت اقتصادی باید از طریق خانه تکانی در نهادهای برنامه ریزی و مهار مدارهای موازی تخصیص و توزیع کالا و خدمات اصلاح می شد. در هر دو مورد نوسازی تکنولوژیک و بازسازی اداری، موانع سهمگینی وجود داشت.
علاوه بر این مشخص شد که نمی توان بدون بازسازی کل سیستم مشابه نوسازی بخشی از اقتصاد پرداخت. همچنین سرکوب ایدئولوژیک سیاست کنترل اطلاعات موانعی جدی بر سر راه نوآوری و ابتکار تکنولوژی های جدیدی بود که دقیقاً به پردازش اطلاعات متمرکز بود.
از فروپاشی شوروی می توان نتیجه گرفت که، دولت یالاری از توانایی لازم برای درک تاریخ جدید برخوردار نیست. چنیم دولتی نه تنها توانایی نوآوری تکنولوژیک را از میان می برد بلکه هویتهایی را که ریشه در تاریخ دارند غصب می کند، تعریف مجددی از آن ارائه می دهد تا آنها را در فرایندهای بسیار مهم قدرت سازی محو کند. در نهایت در دنیایی که توانایی جامعه بریا روزآند کردن مداوم اطلاعات و تکنولوژی هایی که تجسم این اطاعات هستند، منابع اصلی قدرت اقتصادی و نظانی است، دولت سالاری قدرت خود را از دست می دهد.
«به نظر دانشجو می توان تغییر ساختار شوروی را از دیدگاه و قدرت گراء کثرت گرا نیز به تصویر کشید چنانکه دیدگاه قدرت گرایی که بر شوروی حاکم بود پیامدهایی بدین شرح بدنبال داشت اولاً دولت سالاری و تسلط دولت بر اقتصاد، فرهنگ و ... دوماً تک حزبی بودن بطوری که ایدئولوژی حزب کمونیست بر جامعه حاکم فرما بود و بدنبال نادیده گرفتن ایدئولوژی های دیگر و وحدت بخشیدن به اندیشه افراد جامعه بود. اما در دوران گورباچف و پس از آن دیدگاه کثرت گرا جای دیدگاه وحدت گرا را تنگ گرد و به تدریج جای آنرا گرفت که به رسمیت شناختن مالکیت فردی و احزاب، کاپیتالیسم اقتصادی و ... بود بطوری که پلورالیسم در ابعاد مختلف در این جامعه گسترش یافت و دولت مجبور به توزیع عادلانه قدرت، ثروت و معرف شد.»
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
سیری در زندگی آغا محمد خان قاجار
آغا محمد خان قاجار. زاده: ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان؛
تاجگذاری: ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری؛
مرگ: ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ می۱۷۹۸ میلادی در شوشی؛
آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. ندرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار
دودمان قاجار:
قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس کبیر برمیگردد؛ ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان بدلیل کمکهای بزرگی که به دربار صفوی مینمودند، قدرت بیشتری یافتند و سپس دستهای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت یوخاریباشها که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکمرانی منسوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و اشاقهباشها زیر نظر حکومت ایشان گردند.
آقامحمد در آغاز نوجوانی
زمانی که نادر و فرزندانش به قتل رسیدند، شاهرخ علی رغم میل باطنی اش برای به دست گرفتن قدرت تلاش میکرد. شاهرخ طرح دوستی با محمدحسن خان بست. با همکاری حاکم طبس ابراهیم خان را برکنار شدو شاهرخ به سلطنت رسید هرچند اندکی پس از ان شاهرخ شاه به دست دشمنانش نابینا گشت .آغا محمد خان در سن هفت سالگی بدلیل اینکه جسارت و زبان درازی در برابر عادلشاه، که از بستگان نادر شاه بود (بروایتی برادرزاده نادر شاه بود) بدستور وی اخته گردید.
کریمخان و دودمان قاجار
چندی بعد محمد حسن خان سپاهی مجهز و بانظم ترتیب داد و به جنگ با کریم خان زند پرداخت. در جنگهای اولیه پیروزی با قجریها گشت. اما در اثر اختلافات داخلی میان آنان محمدحسن خان شکست خورد و در حال عقب نشینی توسط برخی سرداران خود کشته شد. پس از آن خواهرانش را به شیراز فرستادند و یکی از آنان به عقد کریم خان درآمد.
پسران محمد حسنخان اسیر میشوند
آقا محمد خان با همیاری حسینقلی خان پس از درگذشت پدرشان دست به جنگهای پارتیزانی زدند ولی اینها برای کریمخان چندان ویژه نبود تا آن که خراج آن سال استرآباد بدستور آقامحمدخان مورد سرقت واقع گشت. همین امر سبب جنگ میان فرستادگان کریمخانزند و او شد که در نهایت دستگیر گشت و به تهران بردند و کریم خان همینکه فهمید او دیگر خواجه است و بر اساس فرهنگ آن زمان هیچ کس برای یک خواجه ارزشی قایل تمی باشد امر کرد تا به تحصیل ذخیره آخرت بپردازد و از جاه طلبی دست بردارد.
پس از آن به شیراز منتقل شد و در اسارت به سر میبرد. هرچند که به گفته بسیاری از مورخین (از جمله عضدالدوله برادرزاده آقامحمدخان)کریمخان با وی با احترام و محبت رفتار میکرد و او را پیران ویسه خطاب مینمود و در کارها با وی مشورت میکرد.
در همین زمان برادرآقامحمد خان حسینقلی خان جهانسوز در شمال ایران دست به یاغی گری زد. آقامحمدخان که میدانست از سوی کریمخان مواخذه خواهد شد از بیم جان خویش در حرم حضرت شاهچراغ بست نشست ولی کریم خان بوساطت اطرافیان خود او را مورد عفو قرار داد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
نخستین دوره سلسله ها و پادشاهی کهن
در نخستین دورههای رشد هنر مصری، علاقة شدیدی به تصویر یا چهره نمای مردگان پیدا شد. باز به همین علت که ماندگاری سبک و مصالح کار تا بدان پایه اهمیت داشت. با آنکه برای ساختن تصویر با تندیس افراد غیر وابسته به طبقات اشراف یا خانوادة سلطنتی از مصالحی چون چوب، رس و مفرغ استفاده می شد، سنگ مادة اصلی این کار بشمار می رفت: سنگ آهک و ماسه سنگ از صخره های اطراف رود نیل، سنگ خارا از حوضة آبشارهای نیل علیا، و سنگ دیوریت از صحرای مصر استخراج و به محل حمل می شد.
پیکره ها شکلهای ارگانیک در درون ساختمان خشک و هندسی معبد بودند با تیرهای عمودی و افقی تختشان، فضای گیرایی از ابهت شاهانه به آن می بخشیدند. خفرع بر اورنگی نشسته است که بر قاعده اش نقش درهمبافته ای از دو گیاه پاپیروس و نیلوفر آبی مصری – نماد مصر متحد – حکاکی شده است. بالهای محافظ شاهین – نماد آفتاب – پشت سر او را پوشاندهاند و این نشانه ای از پایگاه خدایی خفرع به عنوام پسر رع است. او دامن سادة مرسوم پادشاهی کهن را به تن کرده است و یک روسری کتانی بر سرش دارد که پیشانی او را پوشانده و با چینهای ریز تا روی شانه اش رسیده است. چهرة پادشاه از فردیتی نیرومند برخوردار است و در همان حال آرامشی خونسردانه از آن ساطع است که بازتابی از نیروی ابدی فرعون و مقام پادشاهی به طور اعم به شمار می رود. این تأثیر، که از تمام پیکره های سلطنتی کا در بیننده برجا می ماند، با استفاده از تدبیرهای شکل آفرینی و اسلوبهایی تحقق یافته است که امروزه نیز تحسین آدمی را برمی انگیزد. پیکرة خفرع، از فشردگی و یکپارچگی نیرومندی برخوردار است و چند نقطة برآمده و شکستگی نیز دارد؛ شکل، هدف را که ماندن تاابدیت است بیان می کند. بدون خفرع به تخته سنگ پشتی اش چسبیده است، دستهایش نزدیک بالاتنه و رانهایش قرار گرفته اند، پاها تنگ هم هستند و با پرده های سنگی به اورنگ شاهی متصل شده اند.
حالت پیکره مانند تندیسهای بین النهرین، از روبرو، جدی، و قرنیه دار است. این الگوی قابل تکرار، بخشهای بدن را چنان در کنار هم قرار می دهد که تماماً با نمای روبرو یا تماماً با نمای نیمرخ نشام داده می شوند. در این باره، اروین پانوفسکی چنین می نویسد:
... از دهها قطعة ناتمام می توان دریافت که شکل نهایی، حتی در پیکر تراشی، همیشه تابع یک نقشة هندسی بنیادی است که در آغاز کار بر سطوح قطعه سنگ کشیده می شده است. روشن است که هنرمند، چهار طرح جداگانه بر سطوح عمودی سنگ می کشید... و سپس با تراشیدن بخشهای اضافی سنگ، پیکره را چنان مشخص می ساخت که شکل آن در شبکه ای از سطوحی که با زاویة قائمه به یکدیگر می رسیدند و چندین شیب پیوسته داشتند ظاهر می شد... طراحی عملی پیکرتراش... روش معمارانة این پیکرتراشان را، حتی با وضوحی بیشتر، می نمایاند: پیکرتراش چنانکه گویی می خواهد خانه ای بسازد، نقشه های ابوالهول با مجسمة غول پیکرش را از نمای جلو، و نمای جانبی تهیه می کرد... به طوری که حتی امروز، با رعایت نقشة مزبور، می توان پیکرة مزبور را ساخت.
پادشاهی میانه:
در یک نقاشی به دست آمده از مقبرة خنوم حوتیپ (تصویر 82) خدمتکاران را می بینیم که به غزالان افریقایی یا جانوران اهلی شده در مصر آن روز، هنرمند در اینجا کوششی جسورانه به خرج داده است تا شانه ها و پشت دو خدمتکار مزبور را کوتاهتر بنمایاند. اما چون در چارچوب خشک میثاقهای زمانش کار می کرده، فقط نماهای جانبی و روبرویی شان را با ترکیبی غیرعادی به هم متصل کرده است. درنتیجه، صحنة نقاشی، کاملاً متقاعد کننده است ولی پیکره های دو خدمتکار، هماهنگی بصری لازم را ندارند.
در پیکره های پبیه سازی شدة متعلق به دورة پادشاهی میانه، ادراک نسبتاً ژرفتری از شخصیت و حالت روانی انسان به چشم می خورد. همچنان که شبیه سازی مختصراً صدمه ددیه سر آمنمحت!!! سا سنوسرتّّّ (تصویر 83) گواه این مدعاست. این سر با وجود کوچکی اش – به بلندی 13 سانتیمتر – و با آنکه در کف دست آدم جا می گیرد، تأثیر یک شبیه سازی به اندازة طبیعی را بر بیننده می گذارد. این شبیه سازی، از سنگ اوبسیدین تراشیده، ساییده و صیقل داده شده است. کلاه یا روسری تجملی، قالب گیری قوی، و تأکید بر سطوح دقیقاً مشخص شده، حکایت از اصل مصری این سر دارند. لبهای برجسته، خطوط کنار بینی و چشمها، و ابروهای سایه دار، علایم فرمانروایی مصممی هستند که در غم امور جهان نیز هست و سخت به فکر فرو رفته است. این چهره، به طرز عجیبی با چرهة رئالیستی و «عام» متعلق به دورة پادشهای کهن تفاوت دارد، و از لحاظ عیان سازی آثار نگرانی حاصل از اوضاع آشفتة زمانه در روح یک پادشاه بسیار شخصی و تقریباً صمیمانه است.
هیکسوها و پادشهای جدید:
این ساده نمایی بنیادی شکل، که موجب حفظ ماهیت مکعب وار تخته سنگ در پیکرههیا کا می شود، در پیکره ای از سن موت (صدراعظم ملکه حتشپ سوت و مهندس معمار معبد وی در دیر البحری) با شاهدخت نفروا (تصویر 92) بهتر به چشم می خورد. در این طرح شگفت آور، که ظاهراً در دوران پادشاهی رواج یافته بود، توجه اصلی به سر پیکره جلب می شود، بدنة آن به شکل تخته سنگی مکعب وار باقی می ماند و برای حکاکی کتیبه ها مورد استفاده قرار می گیرد. این پیکره ها با گوشه های ملایمی که سطوح کتیبه ها را به یکدیگر پیوند می دهند، به نظر می رسد که نمونة دیگری از شیفتگی مصریان به حجم محصور در سطوح تخت و آشکار باشد. شکل سنگ صیقل داده شده، زیبایی ساده ای مختص خود دارد.
پایداری فرمولهای برجسته نمایی یک چهره برروی سطح تخت را می توان در نقاشیهای دیواری مقبرة آمنمحب در طیوه که به سلسلة هجدهم تعلق دارد مشاهده کرد (لوحة رنگی 6). شخص متوفی روی زورقش ایستاده است و با چوب پرت کردنیش پرنده ها را از روی مرداب پاپیروس دور می کند. در دست راستش پرنده یا را نگه داشته که شکار کرده است؛ گربة صیادش که روی ساقة یک پاپیروس در جلوی او نشسته است دو پرندة دیگر را با پنجولهایش گرفته و بال پرندة سوم را با دندان چسبیده است. دو همراه وی که احتمالاً همسر و دخترش هستند و پیکره هایشان به تناسب مقامشان کوچکتر نمایانده شده است، خوشحالند که چندین نیلوفر آبی چیده اند.
اتاقک مقبره، همچنان که در مقبره هست باقی مانده از دوة پادشاهی جدید به نام مقبرة نحت در طیوه دیده میشود، شبیه اتاقکهای مقبره، در دوره پادشاهی کهن است؛ در نقاشی دیواری آن. روش نمایش، همچنان با جداسازی اکید مناطق عمل همراه است. ولی در برخی جزئیات، نوآوریهایی به چشم می خورد: گاهگاه، زنده نمایی تازه و ژرف نگری بیشتری در امور زندگی دیده می شود. در جزیی از یک نقاشی دیواری متعلق به مقبرة دیگری از پادشاهان جدید چهار زن به تماشای رقصیدن دو دختر زیرک و کوچک نشسته اند و خود نیز ظاهراً در نوازندگی آهنگ رقص شرکت دارند. روی هم افتادن تصویرهای دختران که به جهات متضاد می نگرند، و چرخشهایی نسبتاً پیچیدة این رقص، با دقت و درستی کاملی مشاهده و نمایانده شده است. از چهار زن مزبور، دوتای سمت چپ تصویر به شیوة سنتی شبیه سازی شده اند ولی دو تای دیگر چنان رو به ما نشان داده شده اند که می توان آن را غیرعادی ترین و نادرترین تلاش برای نشان دادن نمای تمام رخ دانست. اینها ظاهراً به آهنگ رقص، دست می زنند؛ یکی از ایشان نی می نوازد، و در حالی که جملگی پاها را روی هم انداخته و نشسته اند هنرمند بیشترین توجهش را به نمایش کف پای ایشان معطوف کرده است. این دوری از رسمیت، نع فقط می تواند به معنی رهایی از قواعد خشک شبیه سازی باشد بلکه حکایت از نوعی فاصله گیری با مضامین ثابتی دارد که برای نقاشی مقبره ای مناسب پنداشته می شدند. در عین حال، در اینجا می توان بازتابی از شیوة زندگی پرتجملتر دورة پادشهانی جدید را مشاهده کرد، و این احتمال نیز وجود دارد که از این زمان به بعد کا نه فقط به وسایل اولیة زندگی در آن دنیا بلکه به سرگرمیها و شادیهای رسمی نیز احتیاج پیدا کرده باشد.
هنر مینوسی:
در هنر مینوسی، کمتر به پیکره ای با نقش برجستة همه جانبی برمی خوریم، و آنچه وجود دارد، بسیار کوچک است؛ هیچ پیکرة عظیمی از خدایان، پادشاهان و هیولاها که در مصر و بین النهرین دیدیم وجود ندارد – یا دست کم، یافته نشده است. این نبود پیکره های دشت اندام می تواند بازتابی از نبود یک دین انتظام یافته و رسمی باشد – هرچند این نیز جنبه ای تماماً نظری دارد زیرا ما اطلاعی از دین مینوسی نداریم. پیکره هیا کوچک «الهه ماری»، مانند پیکرة به دست آمده از کنوسوس (تصویر 114)، غالباً به قدری کوچکند که فقط به عنوان طلسم و بت به کار می آیند. در اینها بخش اعظم میثاقهای خشک ازجمله حالت روبرو یا تمام نما که در هنر مصر و بین النهرین دیده ایم به چشم می خورد ولی دستهای مارافشان ایشان از پیکرة اصلی رها شده اند و رو به جلو یا بالا نگه داشته شده اند. بدین ترتیب، خواسته اند حالتی از فعالیت را در اینها تجسم کنند و پیکره های مزبور نیز تا حدودی سرزنده تر از عموزاده های مصری یا خاور نزدیکی خویش هستند. کرتیها ظاهراً الهة مادری را می پرستیده اند که در نقاط بسیاری مقدس پنداشته و به شکلهای گوناگون مجسم می شده است. امروزه با اطمینان نمی شود گفت که این پیکرده های ریز مارافشان شبیهسازیهایی از الهة مزبورند یا نه، ولی از روی لباسشان – سینه بند روباز و دامن چین دار زنان مینوسی که در بسیاری موارد دیگر دیدهایم – به عنوان پیکره های مینوسی شناخته شده اند. این پرداخت واقع نمایانه می تواند نمونة دیگری از ساختن خدایان در هیأت انسانی باشد.
اینکه تمدن مینوسی در چه اوضاع و احوالی به پایان راه خود رسید، هنوز شدیداً مورد بحث است. مطابق یک تئوری، که ظاهراً هوادارانی نیز پیدا کرده است کاخهای مینوسی حدود سال 1450 پیش از میلاد به دنبال فورانهای سیل گونة مواد آتش فشانی در جزیرة ترا واقع در 120 کیلومتری شمال کرت، نابود شده اند. فاجعة زلزله، احتمالاً چنان کشتاری از مردم کرد که میسنیها توانستند بی آنکه با مقاومت قابل توجهی روبرو شوند وارد جزیره شوند و در کنوسوس رحل اقامت افکنند. از کاخ تعمیر شده در کنوسوس چنین برمی آید که میسنیها دست کم مدت پنجاه سال و شاید بیشتر بر این جزیره فرمان رانده اند. بخشهایی از این کاخ همچنان تا ویرانی نهایی اش در حدود 1200 پیش از میلاد در اشغال بوده است. منتها این بار دوریها در آن فرمان می رانده اند ولی بلافاصله پس از 1400 پیش از میلاد اهمیتش را به عنوان یک مرکز فرهنگی از دست داد زیرا کانون تمدن اژه ای به سرزمین اصلی یونان انتقال یافته بود.
هنر میسنی:
فرهنگ طلایی میسن، شاهکارهای پرارزشی چون جامهای مشهور وافیو (تصویر 122) از خود به یادگار نهاد. این جامهای زیبا که در یک مقبرة لانه زنبوری کشف شدند هنوز مایة مباحثه ای گرم میان کارشناسانی هستند که معتقدند جامهای مزبور از کرت ریشه گرفته اند و کارشناسانی که مصرانه می گویند این جامها علیرغم تشابه قطعی شان به سبک پیکره سازی مینوسی، همچنان میسنی اند. جامها یک جفتند، هر کدام از دو ورق طلا صاخته شده اند: یک ورق مخصوص چکش کاری برای برجسته نمایی بیرونی و دیگری برای ایجاد سطح هموار داخلی. ورقهای طلا به یکدیگر متصل و دسته ها به بدنة جامها پرچ شده بودند، و سپس برخی از جزئیات بر آن حکاکی شده بود. موضوع برجسته کاری جامها به نظر می رسد که مینوسی باشد (مردها به شیوة مینوسی لباس پوشیده اند) و به مراسم گاوبازی مربوط می شود؛ گاوها به تله افتاده و گرفتار شده اند، و در یک مورد از یک گاو ماده برای به دام انداختن آنها استفاده شده است. در روی یک جام، گاوی را می بینیم که در یک تور گرفتار شده است. گاو دوم که دیوانه وار یورش آورده، مردی را که دستیارش به کناری افتاده، با شاخهایش سوراخ سوراخ کرده است. گاو سوم دیوانه وار از معرکه می گریزد. در جام دوم، صحنه ای آرامتر دیده می شود. در سمت راست، گاو نر به سوی گاو ماده پیش می اید؛ در وسط به گاو ماده می رسد و کنارش می ایستد؛ در سمت چپ، گاو نر که دستگیر شده و پابند به پایش خورده، دماغ می کشد. این سه صحنه، با چند درخت و یک مرد به صورتی یکپارچه درمی آیند و ترکیب طرخ کلی آن به طرز ستایش انگیزی در فضای جام می گنجد. در هر دو جام، فضاهایی که با پیکره های جانور و انسان پر نشده، با موضوعات منظره گونه ای از درخت، کوه، و ابر مشابه آنچه در نقاشیها دیده می شود پر شده اند. کم عمقی نقش برجسته و نمایش سنتی درختها منظرة سرشاری از نور و سایه همراه با زمینه های گوناگون پدید می آورد.
در گلدان جنگاوران (تصویر 123) صفی از سربازان میسنی دیده یم شود که از لحاظ لباس، ریخت ظاهر، وریش شان تفاوت چشمگیری با گونه های کرتی که در هنر مینوسی دیده ایم دارند. این، موجب قوی تر شدن استدلال کسانی می شود که می گویند نژاد میسنی ها از پایه با نژاد مسنوسی ها فرق دارد و ایشان سازندگان اصلی تمدن خویشتند. این احتمال نیز وجود دارد که ما در این جا آخرین جنگاوران میسنی را می بینیم که برای مقابله با مهاجمین دوری حرکت کرده اند؛ پس از حملات همین مهاجمان بود که تمدن میسنی در حدود 1200 پیش از میلاد سقوط مرد. دوریها با خودشان سلاح آهنی آورده بودند که بر سلاحهای مفرغی و نرمتر میسنیها برتری داشتند، و پیروزی ایشان تجسمی از این اعتقاد عامیانه است که می گوید تکنولوژی برتر می توند بر تمدنی که از جهات دیگر بسیار پیشرفته تر است چیره شود. «عصر ظلمت» چند صد ساله ای را که در پی انهدام فرهنگ اژه ای آغاز شد. گرچه مدارک چندانی از آن برجای نمانده است، نمی توان صرفاً یک دورة خلاء تاریخی پنداشت. نیروهای تازه ای بر هم انباشته می شدند که توانستند یکی از بزرگترین تمدنهای شناخته شدة بشری را پی افکنند: تمدنی نو، بی مهابا، متکی به خود و «مدرن».
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 355 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 160 |
سکولاریسم و کشب حجاب در ایران
چکیده
مصطفی کمال آتاتورک در اثراقدامات تدریجی و آشکار توانسته بود به عمر امپراطوری عثمانی پایان دهد و کشور کوچک ترکیه را بنیان نهد ، برآن شد تا کشور ترکیه را در مسیر نوسازی قرار دهد ؛ نوسازی که مصطفی کمال خواستار آن بود ، در واقع غربی سازی بود و در این راستا می بایست تمام سنتها از بین می رفت . وی برای رسیدن به این هدف، مبارزه گسترده با مذهب و نیروهایی مذهبی انجام داد و اسلام رسمی را بطور کامل از جامعه ترکیه پاک کرد . در کنار اقدامات مصطفی کمال ؛ وابستگی روحانیون سنی به دولت و عدم استقلال سیاسی و مالی این زمینه را برای مصطفی کمال فراهم آورد تا بتواند با ترکیب سیاست پنهان و آشکار ترکیه را به یک کشور سکولار تبدیل کند .
از طرف دیگر در ایران نیز رضاشاه به زعم خود برآن شد تا جامعه ایران را همانند ترکیه بسوی تمدن و نوسازی هدایت کند . در راستای چنین اقدامی طبیعی بود که از طرف روحانیون که به عنوان ترویج دهندگان دین در جامعه محسوب می شدند ،در مقابل چنین اقدامی مقاومت صورت گیرد ، استقلال سیاسی، اقتصادی به روحانیون این کمک را می کرد تا در مقابل سیاستهای نوسازی رضاشاه که توأم با دین زدایی بود مقاومت کنند .
استقلال یکی از بزرگترین امتیازات روحانیت شیعه درمقایسه با روحانیت سنی است .چه در دوره صفویه، چه در دوره هایی افشاریه و زندیه و قاجاریه و چه در دوره پهلوی، روحانیت اگر چه متفاوت اندیشیدند ولی هیچ گاه زیر بار زور و دستور و ابلاغیه و فرمان شاهی نرفت. نتنها این وضعیت و آرمان را حفظ کرد بلکه در شرایط مقتضی با قدرت ظالمانه مبارزه کرد و برای ایجاد فضایی مساعد تر برای دینداری و دین مداری ، با حاکمان در افتاد و نهایتاً
کوشید تا نظامی اسلامی برمبنای دین و مردم تأسیس کند . از دوره های بسیار سخت و طاقت- فرسا برای روحانیت ، دوره حکومت بیست ساله رضاخان بود . در این دوره روحانیت با شدیدترین برخوردها وعمیق ترین موانع مواجه شد . رضاخان که سودای ترقی و پیشرفت ایران به مانند کشورهای اروپایی را درسر داشت ، سعی می کرد مهمترین موانع را که به زعم او مذهب و روحانیت بود ، از میان بردارد . او علاوه بر مقابله های خشن و زورمندانه با روحانیت ، بر آن بود تا تمام نمادهای مذهبی را از جامعه حذف کند . رضاشاه برای از بین بردن مذهب و نیروهایی مذهبی از تمام امکانات استفاده می کرد تا هرچه زودتر به زعم خویش کشور را به دروازه های ترقی برساند .
در پژوهش حاضر با مطالعه اقدامات ضد دینی در ایران و ترکیه که نهایتاً جامعه را به سوی سکولاریسم هدایت می کرد ، آشنا خواهیم شد . و همچنین در این پژوهش سیاست های رضاشاه و آتاتورک را در مقابل مذهب و نیروهایی مذهبی بصورت مقایسه ای بررسی خواهیم
کرد.
فصل اول : کلیات
معرفی روش و ماهیت تحقیق که معمولاً به شکل طرح تحقیق یا طرح پژوهش ارائه می شود موجب می شود که محقق و خواننده بر محتوا و شکل تحقیق تسلط و احاطه داشته باشند . با معرفی روش و ماهیت تحقیق است که ارزیابی و قضاوت در توفیق یا عدم توفیق نتایج علمی تحقیق براساس هدف و روش اعلامی میسر می شود براساس چنین ضرورتی دربخش ابتدایی این پژوهش طرح مسأله - تاریخچه موضوع - هدف و قلمرو تحقیق - بیان فرضیه - روش گردآوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها – سازماندهی تحقیق و سایر مسائل به منظور تبین و تحدید و تدقیق و تعمیق موضوع مورد بررسی قرارمی گیرد .
1-1) بیان مسأله
تاریخ بزرگترین منبع شناخت ، سرشارترین ذخیره تجربه اندوزی و مؤثرترین وسیله
عبرت گیری برای گام برداشتن در حال و روشن نمودن تصویر آینده است . تاریخ بستری
است که ما را با منابع اصلی اندیشه ها و ریشه تحولات آشنا می سازد . از این رو درمراجعه به تاریخ بایستی بسیار دقیق بود و به ابعاد و زمینه های فکری – سیاسی – اقتصادی و فرهنگی و بین الملی حوادث و تحولات توجه نمود .
تاریخ معاصر ایران و ترکیه نیز از نظرمحتوا و مضمون یاسی، اجتماعی و فرهنگی و کیفیت تحولات و فراز و فرودهای آن به خصوص در زمینه تعامل دین و دولت دربردارنده
حوادث و تجربیات مهمی است که آگاهی دقیق از آنها میتواند برای ما در پیمودن راه دشوار
در مقطع حساس کنونی مفید باشد و بی توجهی به آن موجب ضرر و زیان خواهد شد .
جنبش ها و انقلاب های مهم در تاریخ اسلام و بویژه در ایران و ترکیه با رهبری و
حمایت روحانیون همراه بوده است . تحریم تنباکو – انقلاب مشروطیت و جنبش های
مقطعی در شهرهای مختلف ایران عموماً به رهبری روحانیت و تحت تأثیر مستقیم عنصر
دین صورت گرفته است ؛ در تاریخ اجتماعی ، سیاسی عثمانی و سپس ترکیه هم دین و روحانیت نقش مهمی داشته اند .
اعلان جنگ عثمانی به مصر در سا ل 1516 با فتوای شیخ الاسلام علی جمالی صورت گرفته است . در دولت عثمانی شماری از پادشاهان براساس فتوای شیخ الاسلام ها از قدرت و سلطنت خلع شده اند .سلطان سلیم سوم و سلطان عبدالعزیز دوم و سلطان عبد- الحمید دوم با فتوا خلع شده اند .
همچنین قیام شیخ رجب و شورش شهر سیواس درمرکز ترکیه و قیام شیخ سعید در
شرق ترکیه ( پس از تشکیل ترکیه جدید) با رهبری وهدایت روحانیون صورت گرفته است .
به قدرت رسیدن مصطفی کمال پاشا در ترکیه و همچنین رضاخان در ایران از جمله
حوادث مهم تاریخی است که سرآغاز وسرمنشاء تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی بزرگی دراین دو کشور به شمار می آید . به قدرت رسیدن مصطفی کمال پاشا و رضاخان در کنار شرایط داخلی ناشی از شرایط و تحولات بین الملی پس ازجنگ جهانی اول وانقلاب بلشویکی در روسیه محسوب می شود . در دوران زمامداری مصطفی کمال پاشا و رضاخان ؛ کشور ایران و ترکیه وارد مسیری متفاوت از سیرتاریخی خود شد . گسترش یافتن وابستگی های فرهنگی ایران و ترکیه به غرب و ترویج غربگرایی و خود باختگی و پی گیری سیاست های تجدد گرایانه از طریق تضیف مذهب و از بین بردن دین و نیروهای مذهبی و همچنین تشکیل ارتش مدرن برای از بین بردن مخالفان از مهمترین رویدادهایی است که با این دوران آغاز می شود .
در ایران و ترکیه هر چند که روند تجدد گرایی از زمانهایی بسیار دوری آغاز شده بود ولی در دوران حاکمیت رضاشاه و مصطفی کمال حرکت به سوی غرب و غرب گرایی
بیشتر و با جدّیت و در قالب یک دولت متمرکز و مدرن دنبال گردید . برای رسیدن به چنین آرمانی هرچیزی که درکشوراحساس می شد در برابر نوسازی مقاومت خواهد کرد به سرعت از بین برده می شد .
قرن هیجدهم میلادی سرآغاز فصل نوینی در تاریخ کشورهای اسلامی محسوب می- شود . در این قرن دنیای اسلام شاهد رشد و قدرت نمایی رقیبی در مقابل خود شد که تا آن
زمان در روابط بین دنیای اسلام با ممالک غیر مسلمان بی سابقه بود . در جوار و همسایگی
اروپا سرزمینهای مسلمان نشینی قرار داشتند که تا آن زمان عمدتاً تحت کنترل امپراطوری
کهن عثمانی قرار داشتند . امپراطوری قدرتمندی که تا یک قرن قبل از آن توانسته بود تا مرکز
اروپا پیشروی کند . ولی از قرن هیجدهم اوضاع به تدریج عوض می شود دولتهای اروپایی
درسایه ثروت عظیم به دست آمده ازممالک و مستعمرات خود در قاره آمریکا، آفریقا و آسیا و نیز رشد و پیشرفت تکنولوژی وعلوم جدید در آن قاره دارای آنچنان قدرتی شدند که خود را برای تهاجمی سنگین و همه جانبه به همسایگان مسلمان نشین خود به قدرکافی قدرتمند دیدند.
تا اوایل قرن 19 بسیاری از مناطق مسلمان نشین تحت کنترل اروپایان قرار گرفت .
ایران از بخش شمال مورد حمله روس قرارگرفت و بخش قابل توجهی ازقلمرو خود را از دست داد.درکشورعثمانی سطح درگیری بسیار وسیع بود ازقرن هیجدهم به بعد کلیه تصرفات عثمانی ترکی در اروپای شرقی – خاورمیانه – آفریقا و همچنین قفقاز مورد تهاجم دولتهای اروپایی قرار گرفته بود و هراز چند گاهی بخشهایی از قلمرو عثمانی در مواجهه با یکی از دول اروپایی از دست می رفت.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 92 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 127 |
پدیدار شناسی علم تفسیری Hermenuties نظریه دریافت Reception theory
پدیدار شناسی، علم پدیده های ناب است. اما هدف پدیدارشناسی درواقع مقابله با تجریه بود.این مکتب چنان که از شعار آن، یعنی« بازگشت به خود چیزها!» برمی آید، بازگشتی به عینینات و واقعیات مجسم بود(1). این مکتب مدعی شناخت ساختار طی خودآگاهی و شناخت از خود پدیده ها از رهگذر آن بود(2) پدیدارشناسی با ادعای این که آنچه درک ناب میدهد همان ماهیت چیزهاست امیدوار بود بر این شک گرایی فائق آید(3). پدیدارشناسی در قلمرو نقد ادبی تأثیراتی بر فرمالیست های روسی به جای گذاشت. همانطور که هوسرل عین واقعی را در پرانتز قرار می دهد تا توجه خویش را به عمل معرف بر آن معطوف کند، شعر نیز از نظر فرمالیست ها عین واقعی را در پرانتز قرار می داد، و در عوض برچگونگی درک شعرتأکید می دهد. اما مکتب اعتقادی ژنو که در دهه های 1940 و 1950 شکوفا شد و چهره های درخشانی از قبیل ژرژپولت Georges Poulet بلژیکی، ژا ن استاروبینسکی Jean starobineki و ژان روسوی Jean Rousset سوئیسی، ژان پیرریشار فرانسوی Jean- Pierre Richard از اعضای آن بودند. بیش از همه به پدیدارشناسی مدیون است. از جمله معاشران دیگر این مکتب می توان امیل اشتایگر Emil Staiger استاد آلمانی دانشگاه زوریخ و منتقد امریکایی ج. هالیس میلر J. Hallis Miller را نام برد(4). نقد پدیدارشناختی کوشش برای بکاربستن روش پدیدارشناختی در نقد آثار ادبی است. همانطور که هوسرل عینی واقعی را در پرانتز می گذارد، در اینجا نیز بافت تاریخی واقعی اثر ادبی، شرایط تولید، و نویسنده و خواننده آن نادیده گرفته می شود و بجای آن مطالعه کاملاً« درونی» متن و برکنار از هرگونه تأثیر خارجی مورد توجه قرار می گیرد. خود متن به تجسم نابی از آگاهی خواننده تقلیل می پذیرد، همه جنبه های سبکی و معنای اثر قسمت های زنده ای از یک محل پیچیده تلقی می شود که جوهر وحدت بخش آن ذهن نویسنده است. بمنظور وقوف بر این ذهن نباید به آنچه دربارة نویسنده می دانیم رجوع کنیم- نقد زندگی نامه ممنوع است بلکه صرفاً باید به جنبه هائی از آگاهی او بپردازد که در کارش منعکس شده است. بعلاوه ما با« ژرفساخت های» این ذهن سروکار داریم که می توان آن را در مضامین و انگاره های مکرر صور چنان جستجو کرد. در پرتو چنین درکی است که می توانیم دریابیم نویسنده جهان خود را چگونه زیسته یعنی میان خود به مثابه یک ذهن و جهان به مثابه یک معین چگونه مناسبت پدیدارشناختی برقرار کرده است.«دنیای» یک اثر ادبی یک واقعیت عینی نیست بلکه آن چیزی است که در آلمانی آنرا« لبنزولت» lebenswelt می نامند، یعنی واقعیت در آنگونه که بوسیله یک ذهن منفرد سازمان یافته و تجربه شده است. فقر پدیدارشناختی مشخصاً برچگونگی تجارب نویسنده از زمان یا قضا بر رابطه میان خود او و دیگران با درک او از عینیات مادی تأکید می کند . بعبارت دیگری برای نقد پدیدارشناختی، غالباً ملاحظات روشن شناختی فلسفه هوسرل به« محتوای» ادبیات تبدیل می شود(5). نقد پدیدارشناختی بمنظور درک این ساختهای استعلایی ونفوذ به درون آگاه و با نوعی همدلی خود را در«دنیای» اثر غرق می کند و با کمال دقت و نهایت بی بعضی هرآنچه را که می بیند بازسازی می کند. ای بعبارت دیگر این شیوه تحلیل کاملاً غیرانتقادی و برکناراز هر گونه ارزشگری است(6). فرض بر این است که اثر ادبی، و حتی بیشتر از آن یعنی محل آثار یک نویسنده یک محل زندگی است،لذا نقدپدیدارشناختی می تواند در جستجوی مصممانة خود برای رسیدن به یگانگی ها با اطمینان متونی را که به لحاظ تاریخی و موضوعی با یکدیگر متفاوتند بکاود. این نوع از نقد، ایده آلیستی، ماهیت گرا، ضدتاریخی، فرمالیستی و ارگانیکی است. از دیدگاه نقد پدیدارشناختی زبان، نژاد چیزی بیش از«بیان» معانی درونی آن نیست.این طرز تلقی از زبان از خود هوسرل به عاریت گرفته شده است. زیرا در پدیدارشناختی هوسرل، زبان حقیقتاً چندان جایی ندارد. از دیدگاه هوسرل آنچه تجربه مرا با معنا می کند، زبان نیست بلکه عمل درک پدیده هائی خاص است که جهانیها نامیده می شوند. عملی که بنا به فرض مستقل از خود زبان است. بعبارت دیگر از نظر هوسرل معنا مقدم بر زبان است، زبان صرفاً فعالیت ثانویه ای است که معنایی از پیش داشته را نامگذاری می کند. این که چگونه می توان بدون داشتن زبانی از پیش به معنایی رسید پرسشی است که هوسرل پاسخی برایش ندارد(7). پدیداشناخختی به رغم تأکیدش برواقعیت، بدانگونه که عملاً تجربه می شود، به مثابه واقعیتی پویا و نه راکد و در قبال جهان موضعی غیرتاریخی و مبتنی بر تأمل دارد. درک این نکته که معنا واقعیتی تاریخی است باعث شدکه مشهورترین شاگرد هوسرل، فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر، از نظام فکری او فاصله بگیرد. هوسرل با« ذهن استعلایی» آغاز میند و هادیگر این آغاز را نفی می کند و بجای آن اندیشه« ماهیت» غیر قابل تغییر وجود انسانی یا بعبارت خود او «دازاین» Dasein ( هستی انسان ) را می گذارد . به همین دلیل است که اثر او در مقابل ماهیت گرایی انعطاف ناپذیر مربی خود، غالباً با عنوان« اصالت وجود» مشخص می شود. حرکت از هوسرل به هایدگر، حرکت از قلمرو ذهن ناب به فلسفه ای ایست که دربارة آنچه احساس می کند زنده است به تأمل می پرازد(8). معرفت بشر همواره از آنچه هایدگر آنرا« پیش ادراک» Pre-understanding می نامد منشاء می گیرد و در آن حرکت می کند. اصولاً پیش از آنکه به هرگونه تفکر منظمی بپردازیم، اسیر مجموعه فرضیاتی هستیم که حاصل پیوندهای عملی ما با جهان است(9).
وجود من چیزی نیست که بتوانم آنرا به مثابه چیزی تمام شده دریابم، بلکه همواره مسئله امکانات تازه و غامض مطرح است. و این معادل آن است که بگوئیم انسان ساخته تاریخ یا زمان است.زمان محیطی نیست که حرکت ما بر آن همانند حرکت یک بطری بر رودخانه باشد، بلکه خود ساختار زندگی انسان است یا پیش از آنکه چیزی قابل سنجش باشد، چیزی است که من از آن ساخته شده ام . پس ادراک، پیش از آنکه معطوف به ادراک چیز بخصوص باشد، یکی از ابعاد« دازاین» یا پوشش درونی و فرا روی ثابت من است، ادراک عمیقاً تاریخی است و همواره مقید به شرایطی است که من در آن هستم و سعی می کنم از آن فراتر روم. از دیدگاه هایدگر زبان صرفاً ابزاری برای ارتباط یا وسیلة ثانویه ای برای بیان اندیشه ها نیست، بلکه بعدی است که زندگی انسان در آن حرکت می کند؛ چیزی که در وهله اول جهان را در معرض دید قرار می دهد، در مفهومی انحصاراً انسانی، فقط در صورتی که زبان وجود داشته باشد، جهان هم وجود دارد. زبان موجودیتی خاص خود دارد که انسانها در آن مشارکت می جویند و از رهگذر همین مشارکت است که هویت انسانی پیدا می کنند. زبان همواره مقدم بر مدرک فردی و به مثابه قلمرویی که وی خود را در آن آشکار می سازد وجود دارد . زبان به مفهوم حامل« حقیقت» است که واقعیت در آن خود را آشکار می سازد، و در معرض اندیشة ما قرار می گیرد، ونه در مفهوم ابزاری برای مبادلة اطلاعات دقیق. در این مفهوم از زبان به مثابه رخدادی نیمه عینی و مقدم بر کلیه افراد خاص، اندیشه هایدگر به نظریه های ساخت گرایی کاملاً نزدیک می شود. بنابراین آنچه در اندیشه هایدگر محوری است نه مدرک فردی، بلکه خود هستی است(10). هایدگر با بازگشت به اندیشه قبل از سقراط و پیش از آنکه ثنویت میان عقل و ذهن پدید آید هستی را به نوعی محیط بر هردو در نظر می گیرد.
یکی از چیزهای ارزشمندی که در این فلسفه وجود دارد تأکید بر این نکته است که معرفت نظری همواره از متن علائق اجتماعی عمل سرچشمه می گیرد(11).